شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
نوشته های این سنگ روی تنم سنگینی میکند.دیگران نمی دانند؛اما دلبرا،تو برو در گوش فلک جار بزن علت مرگم را.بگو که سکته بهانست.بگو که خواستم درهای قلبم را ببندم تا تو نروی.بگو و بار این دروغ را از تابوتم بردار.بگو که رگ هایم را از ترس هجرت تو بستم.....