متن ملینامدیا
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ملینامدیا
هنگام شب سوالی عجیب از من پرسیدی؟
گفتی:
عاشق شدن چه گونه است؟
به تو گفتم:
انگاری یکی دستش را بر روی قلبت گذاشته است و انقدر فشار می دهد که تو سکته کنی.
خندیدی و دیوانه نثارم کردی!
خندیدم و چشمانم را بستم.
درست است فهمیدی از عشقت مردم...
دلم برای صدایت، چشم هایت، دستانت حتی غر غر هایت هم تنگ می شود تعریف واضح تر از این برای دلتنگی؟
ملینامدیا
راستش ژاکاو یه رمان عاشقونه نیست با صحنه های دلبری و عشق و این جور چیزا... تو این رمان درباره ژاکاو صحبت میشه که مثل همه ی ما درد و رنج روزگار کشیده ولی نشون میده یه دختر حتی اگه با یه خانواده قاتل هم زندگی بکنه میتونه مستقل باشه...
بعد از یه عمر زندگی
بعد از سرد و گرم کشیدن روزگار
بعد داشتن عشق
بعد داشتن کلی انگیزه
بمیری خیلی حرفه ها
هنوزم که هنوز تنها چیز مشترکی که بین خودمون انسانها میبینم این دوتا هستن.
اینکه هممون رو خدا خلق کرده و اینکه هممون قراره یه روزی بعد...
دلم را آرام باز کردم، وقتی دنیایم را دیدم پروانه ها با بال های رنگی شان با پرواز روی چشمانم نشستند
من از هر جهانی خوشحال تر بودم و خداروشکر که تو شدی جان و جهانم🩵
ملینا مدیا نوشت✨
چشمانش باز بود اما خاطره نداشت.
چشمانش باز بود اما امید نداشت.
دلش صاف بود اما چاره نداشت.
ذهنش روشن بود اما فکری نداشت.
لبش باز بود اما خنده نداشت.
عشقش پر از کینه بود اما راهی نداشت.
نویسنده ملینامدیا