در گیرودار عشقت،در بند هجر و دردم از چال گونه ی تو،تا چاه قلب سنگت
چه کردهای تو با دلم ؟ هوای توست در سرم ببین مرا که زندهام به عشق بوسه از لبت
به هر کجا که می روم همیشه می رسم به تو ببین چگونه می کشی مرا به مسلخ خودم