دوباره محرم رسید و… حسینیه شد سینه هامان… دل اهلِ دل، سینه زن شد نفس هایمان مرثیه خوان!
میاد خاطراتم جلوی چشام من اون خستگی تو راهو میخوام میخواستم مثه اهل بیت حسین با اهل و عیالم، پیاده بیام . آه حسرت توو سینمه و می باره چشام به پای غمت این غم کم نیست لیاقتشو ندارم آقا، بیام حرمت . جاده به جاده، پای پیاده جا موندم...
مظلوم حسین غریب حسین تنها حسین بی کس حسین عطشان حسن عریان حسین