پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
مینویسم.نیستی اما در نبودت ، غزل ها مینویسمنه از هستی نه از عالم ، نه منها مینویسممینویسم از مهی در پشت ابری در نهاناز گل و پروانه و شمع سمر ها مینویسممینویسم از صدف اندر دلش دارد جهاناز جهانی چون تو در حال و هوا ها مینویسمگرچه آمد از لبم در گوش تو ساز وفااز در و دروازه و آدم رها ها مینویسممینویسم از شبی شب ها گذشت اندر خم شاز دلی تنها و حیران و دعا ها مینویسماز خدایی مینویسم خدای صابراناز خدایی در دل و در آسمان ها مینوی...