متن نوشته های رعنا ابراهیمی فرد
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نوشته های رعنا ابراهیمی فرد
من قویتر از آنم که در خیالها بگنجد
هر سقوط، پرواز دیگری در دلم می زاید
زخمهایم نه درد، که گلهای وحشیِ خاطرات نبردند.
هیچ بادِ تندی نمیتواند فانوس روحم را خاموش کند.
من ادامهام…
حتی در انتهای تمام راهها
گاهی روزها آنقدر شبیه هم میگذرند که انگار در یک چرخه بیپایان گیر کردهای. ساعتها، کارها و حتی حرفها تکراری میشوند و خستگی مثل سایه دنبال آدم میآید. گاهی حس میکنی هیچ پیشرفتی نیست و فقط داری روزها را علامت میزنی. اما حتی در دل این روزمرگیها، جرقههای کوچکی هست...
شب یلدا؛ بلندترین شب سال.
شب قصه های قدیمی که از دل آتش می آیند و در همهمه ی کلمات و خنده ها گم می شوند.
خانه ها پر از گرمای چای و صدای یادگاری قصه های مادربزرگ است؛
و دل ها پر از یاد و امید.
فال حافظ در...
دوست داشتم از ماه بیایم
از فرسنگها راه دور
از کهکشان های راه شیری
از عمق ستاره های طلایی چشمک زن
از بند بندِ ابرهای منهدم آسمانی
از ارتفاع سبز ...
از خدایی دور که در آسمانی پر ستاره و خورشید ما را نگاه میکند
رعنا ابراهیمی فرد
کاش می گفتی
کاش می گفتی نمی آیی
و من سماور و قوری را
روی اجاق، منتظر نمی نشاندم
جارو را از خواب بیدار نمی کردم
و گل ها و گیاهان را به وعده ی دیدار
پشت شیشه های ویترین خانه،
نمی رقصاندم
کاش می گفتی!؟
رعنا ابراهیمی فرد