آن شب،
آسمان چون کتیبهای کبود
از نور و افسانه پر بود.
سورتمهای سرخ
با گوزنهایی سبکبال
از دل ابرهای نقرهای گذشت
و روستایی سپید
در خوابی ژرف فرو رفته بود.
تنها درخت کریسمس
در برابر تاریکی ایستاده بود؛
چراغهایش
همچون نشانهای خاموش
که راه را به امید نشان میدهد.