پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم. دوست دارمبی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم. دوست دارم......
ای عزیزای دلم یه روزیایوون از پرستوها پر میشه باز ای عزیزای دلم یه روزیسبزه رو باغچه ها چادر میشه باز ای عزیزای دلم دوبارهغصه ها از دلامون رونده میشن ای عزیزای دلم یه روزیغزلای مهربون خونده میشن...
عزیزترین سوغاتیه غبار پیراهن توعمردوباره ی منه دیدن و بوئیدن تو...