متن هایکو
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات هایکو
در حیاط ما..
باز هم جشن گرفته اند..
این جیرجیرک ها...
این آفتاب داغ..
گربه های گرسنه..
نیمکت کثیف...
باران شدید..
شما سرپناه دارید..
بیچاره درخت...
زیلو بر چمن..
دفترم بر روی آن..
نگاه به انار...
میوه می دهد..
این درخت گلابی..
بدون خواهش...
هوای ابری..
سبز پر رنگ و کم رنگ..
قرمز شفاف...
به سرش آمد
از چیزی که می ترسید
برگ خشکیده
زنده می شود
با اعجاز دستانت
گنجشک تشنه
شبنم روی گل
گل در دستان تند باد
مراقب باشید
خورشید سوارم
بی طلوع و غروبم
آفتاب نشینم
چه رنگی دارد
آلوچه ی جنگلی
هم ترش هم شیرین...
پنجره ی باز
بالش و فرش و کتاب
هوای خنک
چاقوی سفید
بریدن پرتقال
قطره ی شیرین
باد زمستان
چترها فرار می کنند
من مات شده ام
به آرامی رفت
و رود به پایش افتاد
سنگ او را می زد
تو هستی خوب است
شعر گفتن نمی خواهد
غزال زیبا
بادبادک شدم
ساکن خانه بودم
مسافر شدم...
باران می بارد
و دانه های انار
در شب یلدا...
رنگ سرخ در دست
پای بدون جوراب
آبی خنک...
در آینه /
نگاه می کنم به پشت سر/
مه بامدادی
می تکاند در باد
پیراهن گلدارش را
بی بهار
هوا سرد شده
از مترسک می گیرد
کت کهنه را