متن پرویز مخدومی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پرویز مخدومی
چشم دوخته ام/
به تُنگ ماهی قرمز،/
گربه ی باردار هم
موسم بهار/
پروانه ای میان گل ها/
چه بازی ها که نکردیم!/
بالا شهر /
تنها صدای آشنا/
قارقار کلاغ /
سوسوی شبنم ؛/
مردم از کوتاهی عمر /
حرف می زنند/
پا به ماه ؛ /
گل های سیب زمینی/
رو به زردی /
دارکوب.../
باز و بسته می شود /
درِ کلبه/
لانه ی پرستو، /
مانده بر شاخه ی لخت.../
کاسه ی گدایی/
چشم مادران/
نگران است، پروانه!
بیدار شو
یخبندان.../
صدای شاخه های بلوط/
درون تنور/
مراقبه؛/
دور تا دور قله ی کوه/
مه رقیق
لاک و مهر
پای برگه ی عبور...
غروب پائیز
خواندن هایکو؛/
میان گل های بهاری/
وزوز زنبور
اسباب کشی...
دنبال جایی می گردد
لاک پشت
اذان صبح؛
گوش می دهم به آوای
سینه سرخ
پس از درو.../
کلاهم را بر می دارم/
از سر مترسک
رفیق نیمه راه؛/
محو می شود بر سنگ /
شبنم بهاری
پرویز مخدومی
رگبار سحرگاهی؛/
به دور خود می چرخد/
خروس بادنما
پرویز مخدومی
با هر نشاء/
روزهای مانده را می شمارد /
زن باردار/
خانه تکانی /
فقط یک لکه ابر/
پشت پنجره/
پرویز مخدومی
روی دیوار/
فضولی اش گل کرده /
پیچک همسایه
پرویز مخدومی