متن هایکو
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات هایکو
بر دیوار سد/
موج چنان می کوبد،گویی/
من مقصرم
برف در کوهستان/
تنها چراگاه بره ها/
جایی بین گورها
خانهی پدری/
از دری که دیگر نیست/
وارد می شوم
مراد لاهوتیان
رنج و محنت ما بود
که حاصل شد
یادت،
همچون باران،
بر دلم می بارد.
هوای دلم چه خنک!
چه خوش!
بالا شهر /
تنها صدای آشنا/
قارقار کلاغ /
لانه ی پرستو، /
مانده بر شاخه ی لخت.../
کاسه ی گدایی/
یخبندان.../
صدای شاخه های بلوط/
درون تنور/
خواندن هایکو؛/
میان گل های بهاری/
وزوز زنبور
اذان صبح؛
گوش می دهم به آوای
سینه سرخ
سکوت در تهی..
دور از اسم ها و شکل ها..
آبیِ دریا...
ثمر و سایه..
دهش بدون خواهش..
درخت بلند...
پس از درو.../
کلاهم را بر می دارم/
از سر مترسک
رفیق نیمه راه؛/
محو می شود بر سنگ /
شبنم بهاری
پرویز مخدومی
رگبار سحرگاهی؛/
به دور خود می چرخد/
خروس بادنما
پرویز مخدومی
امواج دریا..
به زودی رد پاها..
از بین می رود...
شب از راه رسید..
این درخت صنوبر..
آواز می خواند...