گلویم را صاف می کنم تا به خودم نشان دهم همه چیز عادی است، شبیه آن دختربچه که در هیروشیما پیدایش کردند، همه چیز مرده بود و او برای عروسکش آواز می خواند.
دوباره تحریمم کن دوباره از تجهیزاتِ عشقی ات. بین ما برجام هم بی فرجام... تو سلطه گر نیستی من زیتونِ بی عمل. تحریم ابد بکن عشق یک روزه نیستم ابد وُ یک روزِ توأم هی حکم بده چه فرق می کند شلمچه،هیروشیما یا تهران من ویرانِ توأم ، شیطان بهشت
بعضی ها خنده رو لبشونه اما دلشون هیروشیماست...