پنجشنبه , ۲۲ آذر ۱۴۰۳
،،عشقم برای تو هر کاری که از دستم بر بیاد می کنم،،جمله زیبای استاما جالبش اینجاست که (هر کاری...) شامل تبدیل شدن به یک شیطان تمام عیار هم استو این خطرناک استخ.نواندیش...
غرور،شیاطین را حضور،به خود گویی که هستی،؟!چه می سازی ز خود در دید هستی؟!به هر لمسی که بر تو می خورد دستی،به خود گویی که تو صاحب بر اندازی،چو دست می رود،بی جا پیشه بگیری،چرا،؟ چون صاحب کمان و تیری،به روی خود چنان مغرور هستی،فراموش میکنی یک روز بمیری،چنان شیطان به جسم ات رخنه کرده،که فکرت جوانی، را نمیبینی به پیری،در این مرداب گند آلود،غبار آلود،کلک را ساختی،چون به آب انداختی،وهم بی معنا،برد ز یادت پاروی ات را،،،...
شیطان را پرسیدند کدام طایفه را دوست داری؟گفت دلالان را ! گفتند چرا ؟ گفت از بهر آنکه من به سخن دروغ از ایشان خرسند بودم ، ایشان سوگند دروغ نیز بدان افزودند !- عبید زاکانی...
اگر شیطان در حقیقت وجود داشته باشد ، چرا مطابق عقیده ما باید شرورتر از انسان باشد ؟ خواهید گفت برای این که عاقل تر و چیز فهم تر و باهوش تر از ماست، ولی کسی که عاقل تر و چیز فهم تر و باهوش تر از ماست چگونه ممکن است شرارت کند ؟بیچاره شیطان که در کره خاک بدنام است. زیرا شیطان جز خود ما هیچکس نیست و ما به امید این که خویشتن را در حضور خودمان تبرئه کنیم، تمام کینه ها و حسدها و دشمنی ها و بی رحمی های خود را در وجود شیطان جا داده ایم. - موری...
دوباره تحریمم کندوبارهاز تجهیزاتِ عشقی ات.بین مابرجام هم بی فرجام...تو سلطه گر نیستیمنزیتونِ بی عمل.تحریم ابد بکنعشق یک روزه نیستمابد وُ یک روزِ توأمهی حکم بدهچه فرق می کندشلمچه،هیروشیمایا تهرانمن ویرانِ توأم ،شیطان بهشت...
دام سخت است مگر یار شود لطف خدا ور نه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم...
در سجده نکردن شیطان استیصال و بیچارگی محض پنهان بود او می دید که اینبار کسی که خداوند براو عاشق است خلق شده و خود را از دایره این عشق جدا و رها می دید در حقیقت خداوند در مجازاتش تنها او را از ذات خداوندی خود جدا کرد و خودش را به خودش واگذار کرد وگر نه که آتش را به آتش نمی سوزانندآن سه روز سولماز رضایی...
در سجده نکردن شیطان استیصال و بیچارگی محض پنهان بود او می دید که اینبار کسی که خداوند براو عاشق است خلق شده و خود را از دایره این عشق جدا و رها می دید در حقیقت خداوند در مجازاتش تنها او را از ذات خداوندی خود جدا کرد و خودش را به خودش واگذار کرد وگر نه که آتش را به آتش نمی سوزانندآن سه روز-سولماز رضایی...
«ابر بی باران»چندیست که از چهره ی خندان خبری نیستابری شده دلها و ز باران خبری نیستحالا که درختان همه سبزند و زمین سبز صد حیف که از فصل بهاران خبری نیستدلها همه پژمرده شد از سختی ایّامدر سینه ی پُر درد ز درمان خبری نیستدرگیر به اشعار و غزلها شده ایم وغافل که ز چشمان غزلخوان خبری نیستدر پیچ و خم کوچه ی تنهایی دنیاافسوس که از یاری یاران خبری نیستما را چه شده ؟باز چرا مُرده محبتاز رأفت و اندیشه و ایمان خبری نیست...
گول خنده معصومانه کسی رانخورفراموش نکن درون هرکسی یه شیطان هست که خوابیده...
بزرگترین گرفتاری بشر حس تکبر است که حس حسادت رابر می انگیزاند و باعث سایر گرفتاریهای اومی شوداین 2 حس و مخصوصا تکبر همان صفات شیطانی هستندابلیس بخاطرآن ازدرگاه خداوند رانده شد...
بیچاره شیطان که در کره خاکی بدنام شده !زیرا شیطان جز خود ما هیچکس نیست و ما برای آنکه خود را تبرئه کنیم تمام کینه و دشمنی ها و بی رحمی ها را در وجود موهومی به نام شیطان جا داده ایم !...
هدف خداستاما تو تیرت رابه قلب شیطان بزن !...
تمام کائنات با همه لایه ها و با همه بغرنجى اش در درون انسان پنهان است ؛ شیطان مخلوقى ترسناک نیست که بیرون از ما به دنبال فریب دادنمان باشد ، بلکه صدایی است درون خودمان ، در خودت دنبال شیطان بگرد ، نه در بیرون و در دیگران !و فراموش نکن هر که نفسش را بشناسد ، پروردگارش را شناخته است. انسانى که نه به دیگران بلکه به خود بپردازد ، سرانجام پاداشش شناخت آفریدگار است ......
هی فکر می کنم که چگونه؟ چرا؟ چطور؟من سال هاست گریه نکردم، شما چطور؟من سال هاست عاشق چشمی نبوده امحالا نگاه کن منِ پر ادّعا چطور-برگشتم از غرورم و با چشم های خیس-ساکت نشسته ام که بفهمم تو را چطوروصفت کنم الهه پنهان میان شعرشیطان بخوانمت؟ نه… فرشته؟ خدا چطور؟این کوچه ها به غربتم اقرار می کننداین ها که دیده اند به دیوارها چطور…هی فکر می کنم که چه شد عاشقت شدم؟هی فکر می کنم که چرا؟ کی؟ کجا؟ چطور؟...
عشق بی اندازه ارزان شد، کسی چیزی نگفتبی بهایی نرخ انسان شد، کسی چیزی نگفتحرمت و احساس مان، شد پلّه ی شأن هوسرد شدن از هرکه،آسان شد کسی چیزی نگفتعشق، تنها ماند و هرگز عرض اندامی نکرددل،مطیع امر شیطان شد، کسی چیزی نگفتگفت \ف\،،، ما تا فرح زادش دویدیم و نبودیار ما،، گویی پشیمان شد،کسی چیزی نگفتچشم ها،،،، در آرزوی ذرّه ای زیبایی اندخواب بودم،\باز باران\ شد،کسی چیزی نگفتکاش می شد دید، یک بار دگر در س...
تو اگر باشی و من باشم و باران باشدبه بغل می کشمت گر چه خیابان باشدفکر بوسیدن و آغوش تو تا زد به سرمبه جهنم که در آن کوچه نگهبان باشد!لب تو باشد و من باشم و ای وای خداگنه بوسه زدن گردن شیطان باشدگونه ات معدن و من در پی استخراجشنمکش حیف که در حصر نمکدان باشدباز باران به دلم شور جوانی بخشید"نم باران و تو" ای کاش فراوان باشدراستی هرچه شده بین من و تو رازسترازداری صفت فرد مسلمان باشدمن عاشق شده عمری ست که بی ایمانما...
به نام خداوند بینهایت بخشنده و مهربان چگونه زندگی کنیم ؟سوال: چگونه زندگی کنیم ؟ بهترین زندگی کدام است؟ جواب: با خدا زندگی کنید. حقیقت زندگی، این نوع از حیات است . زندگی با خداوند به خلاف تصور برخی که آنرا دشوار می دانند بسیار روان و دل انگیز است پر از نشاط و سرور است . زندگی با خدا هیچ خط قرمزی ندارد یک آزادی متعالی است. خط قرمزها مربوط به مادون اوست. برای زندگی با خدا، لازم نیست به جایی بروید و یا خدا را از جایی بیاورید . بلکه با...
اگه قرار باشه پاهام رو از دست بدم ترجیح میدم در اثر سقوط، بعد از صعود به قله یه کوه باشه؛ اگه قرار باشه قلبم بایسته ترجیح میدم از شوق بغل کردن یه موفقیت باشه؛ اگه قرار باشه چشمام رو از دست بدم ترجیح میدم به خاطر یه شب مستی ناب با یه شراب دست ساز خونگی باشه؛ اگه قرار باشه باورم رو از دست بدم ترجیح میدم بعد از یه همدستی ماجراجویانه با خودشیطان باشه؛ و اگه قرار باشه عشق رو از دست بدم ترجیح میدم بعد از یک تجربه سیر و پُر عاشقانه و شورانگیز باشه... ....
یادت بیار اولین باری که دیدمتچقدر چشمانت شیطنت داشتو منعادت داشتم گول شیطان را بخورم!...
گل باید گرفت در دنیایی را که در آنشیطان بیشتر خدایی میکند ...!...
شیطان حق داشت آدما ارزش پرستیدن ندارن...
مثل خدا تنها مثل شیطان مغرور...
خدا نخواست حلالم شوی، حلالم کنبه حول قوه ی شیطان هنوز یاد توام...
پیرمرده اونقدر تو حج به ستون شیطان محکم و دقیق سنگ میزد کهشیطان تو بلندگو اعلام کرد:گودرزی از ایرانیواش تر بزن حیوان، گولت زدم، ارث بابا تو که نخوردم....
انسانها از دیر باز پای بند سنتها و آداب و رسومی هستند که پیشینهای تاریخی را برای هر کشور رقم میزند، آداب و رسومی که ریشه در فرهنگ و اعتقادات دارد. یکی از این آیینها، جشن هالووین است. امروز به بهانه جشن هالووین، بر آن شدیم که تاریخچهی این جشن را هر چند کوتاه با هم مرور کنیم.هالووین یکی از جشنهای مذهبی در کشورهای غربی است که مراسم آن در شب 31 اکتبر هر سال برگزار میشود و این روز در کشورهایی نظیر ایالات متحده آمریکا، ایرلند، اسکاتلند و ک...
پسر:عشقم یه عکس خوشگل از خودت واسم بفرستدختر:چشمولی تو محض احتیاط یه عکس از خواهرت واسم بفرست عشقم شیطان سر پا ایستاده بود. سیگارش را خاموش کرد و کف مرتبی برای دختر زدپسر بدون معطلی عکس اون یکی دوست دخترش رو واسه دختر فرستاد شیطان مبهوت مانده بود از کار این 2 خلقتدختر:وای مرسی عزیزم الان عکسمو واست ایمیل میکنم. و عکس دوست دختر برادرش را فرستاد.پسرک خوشحال وقتی ایمیلشو باز کرد عکس خواهرشو دید شیطان نگاهی به آسمان ...
اَعوذُبِاللّه مِنَ الچَشمانِ لامَذهَبَش!چَشمانش را که دیدم،زیر لب آیه را گفتم!بی انصاف دستِ شیطان را هماز پشت بسته بود...!...
بزرگترین نیرنگ شیطان این بود که این تصور رو بوجود آورد که وجود نداره!...