کسی به بام سعادت رسد، که در دل شب ز درد ره به مسیر بلرزد، نه از یاوه جهل به کامِ خوش نرسد آنکه با تپش بگذشت بسوزد آنکه نبودهست در دلش هدف ز خاکِ خار، گلی رویَد ار که اشک فشاند کجا برآید از آن خاک، بیتلاطم شب؟ خوشی...