ماییم و دست و دامن معصوم ِ مرتضی ... مبارک️
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد؟ جز غم ..
غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد
آن قَدَر بیخودی از بویِ تو دارم ، که مپرس..
عشوه ای از لبِ شیرین تو دل خواست، به جان ...
شیشهٔ صبرِ مرا سنگِ غمت زود شکست...
عید نمی دهد فَرح بی نظر هلال تو عجل لولیک الفرج
بُریدم از جهان بهر تو و با تو نپیوستم...
سرزنش میکنی مرا اما ، به گناهم دچار خواهی شد ...
تا تو رفتی من دگر خوش نیستم...
بر زبان بود مرا آنچه تو را در دل بود...
آن ها که دوست شان داشتیم رفته اند و اندوه بی صداست..
وز سینه جدا مشو که جانی ...️
از هرچه در خیال من آمد نکوتری...
در حسرت دیدار تو آواره ترینم..
در دلم غصه ای گِره گیر است...
گر تو با من بودی،چنین دلم خوار نبود.. کنار تو... ترانه از محمد امین حسنی با صدای
رشک نگذارد که از دل بر زبان آرم ترا... اصفهانی
یأس بی بال وپری از قفس آزادم کرد...
من سخت نمیگیرم ! سخت است جهان بی تو ...!
تو را من آرزو کردم کسی دیگر تو را دارد... صفری
هیچ کسم گر بدل بر تو گزینم به دل
مکن یارا دلم مجروح مگذار...