متن حافظ
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حافظ
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
چند نکته از حضرت حافظ
جناب حافظ ، شاعر تناقضها نیست ، ایشان خود تناقض هستند.
از منظر ایشان ، شراب و شریعت ، عشق و عقل ، زهد و زخم ، نه تنها در مقابل هم نیستند ، بلکه در همزیستی یکدیگر هستند.
ایشان از تضاد ، گریزی ندارد...
اندام تو خوش تراش و شیرین حرکات ریزد ز سر و دوش تو دائم برکات
گیسوی تو مِشکین و ز مُشک اولیتر بر چهرهی مَهوش تو هر دم صلوات
با جرعهای از جام لبت مست شوم پس سکته زنان روم به حال سَکرات
دستم چو بگیری ز طرب زنده شوم...
در این قبیله که دیدار روبرو جرم است
زبان دهکده لال است و گفتگو جرم است
بروی شانه طوفان رها نکن دیگر
حریر ملک ختن را که مو به مو جرم است
اگر چه حضرت حافظ وصال می طلبد
بگو به خواجه حذرکن که آرزو جرم است
نگو که سیب...
دل می رود ز دستم صاحب دلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینم دیدار آشنا را....
شوخی مکن که مرغِ دلِ بیقرارِ من
سودایِ دامِ عاشقی از سر به درنکرد
هر کس که دید رویِ تو بوسید چشمِ من
کاری که کرد دیدهٔ من بی نظر نکرد