دولادولا خزیده بنفشه تا کرانه رود، چمباتمهزده نشسته بیتاب در انتظار بهار.
تو را آفرید که از ته دل بخندی نه اینکه چمباتمه غم بزنی و پژمرده ی یک الدنگ شوی!