هر شب مرور میکنم تو را اشک می ریزم، صدایت میکنم تو_نمی_آیی و دوباره در آلاچیق دنج تنهایی کز کرده و آرام می میرم!!! و باز دوباره فردا سراغت را می گیرم...
گوشه ای کز کرده اند و لب به دندان می گزند چشم تو افزوده بر جمعیّت بی کارها