روزگاری غم برایم هیچ معنایی نداشت واژه ی غم را چه بی رحمانه معنا کرد و رفت
تو نوازشهایِ بارانی در اندام ِ سکوت .... موجِ بیتابو پریشانی دراین آغوش ِ سرد وه چه بیرحمانه در من میخروشی میخروشی...