آن چه می بینم تماما عشق نیست شرحه هایی از نیاز و خواهش است اما؛ در سَرَم سودایِ بی تو بودن و در دلم دیوانه ای سوداکُش است
خواهشی دارم .. جسارت می شود...اما اگر موی تو آشقته باشد دور گردن بهتر است
هنوز زمستان دست های زن خواهش و رویش