از کاسه ی شکسته نَخیزَد صدا دُرُست احوالِ ما مَپُرس که ما دل شکسته ایم
از دوری تو خون جگر می خورم بگو... تکلیف روزه های من دل شکسته چیست؟
وصله نمی شود دگر این دو هزار و یک تَرَک هی همه شب بند مَزَن، چینی دل شکسته را
داستان آدمای دل شکسته خیلی کوتاست؛ میپرسی چیشده؟ میگن هیچی..!