پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
کاش امسال خدا رزق مرا بنویسد:" اربعین...پای پیاده ... سفر کرببلا"...
من حتی اگر بدون گذرنامه هم باشمباز می توانم از مرز دوست داشتن تو عبور کنم....
نمی خواهم بهشتی را که چشم تیره ی انسانبرای چیدن سیبی نمی بیند حقیقت را...
زلف او از روسری گاهی که بیرون می زندمی طپد قلبم چو آهویی که می گردد شکار...
قلب من یخ زده از سردی این فاصله هاستتیر ماه است ولی لرزه بر اندام من است...