کاش امسال خدا رزق مرا بنویسد: " اربعین...پای پیاده ... سفر کرببلا"
من حتی اگر بدون گذرنامه هم باشم باز می توانم از مرز دوست داشتن تو عبور کنم.
نمی خواهم بهشتی را که چشم تیره ی انسان برای چیدن سیبی نمی بیند حقیقت را
زلف او از روسری گاهی که بیرون می زند می طپد قلبم چو آهویی که می گردد شکار
قلب من یخ زده از سردی این فاصله هاست تیر ماه است ولی لرزه بر اندام من است