یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
دل به هجرانِ تو عمریست شکیباست ولی بارِ پیری شکند پشتِ شکیبائی را...
من بلندای شب یلدا را ، تا خود صبح شکیبا بودمشب شوریده ی بی فردا را ، با خیال تو به فردا کردمچه شبی بود …. ، عجب زجری بود ….غم آن شب که شب یلدا بود...