پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چشمی به تخت و بخت ندارم مرا بس استیک صندلی برای نشستن کنار تو...
رفتم بانک رو دسته صندلی نوشته بود :وقتی زلزله اومد پشت صندلی رو نگاه کنید!پشت صندلی رو نگاه کردم نوشته بود الان نه خره وقتی زلزله اومد!...
گفتی میز را بچین / می آیم / چقدر برف نشسته روی صندلی...