جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
سرش به شانه ی من بود و درد دل می کردهمین که وقتِ غمِ من رسید، خوابش برد!....
چشم هایش قهوه ای بود و به حق فهمیده امقهوه از سیگار و قلیان اعتیاد آورتر است......
هر لحظه دلم را غمِ یک حادثه لرزاندسالِ نود و درد عجب سال بدی بود ... ....