جز تو همه مَحوَند به جایی که تو باشی
مرنج اگر نشدم مضطرب ز آمدنت چراغ دیده "نَمی" داشت دیر روشن شد
عشق ما واقعه ای نیست که آخر گردد
هر جراحت که دلم داشت به مرهم به شد داغ دوریست که جز وصل تو درمانش نیست
غیر از گریستن غم دل را علاج نیست