الفرار از مرگ… هیهات از لبت؛ باید گریخت تا نبرده جان من را هم به یغما بوسه ات!
چال لپ است دیگر ... گاهی هوس می کند رخ بنماید و هوش و حواس مذکر جماعت را به یغما ببرد...!