باید خندید و گریست ، عشق ورزید ، کار کرد ، لذت برد و رنج کشید ... با نوسانی بسیار و کوتاه در تمام طول حیات. این به گمان من هستیِ حقیقیِ انسان است !
شخصی همه شب بر سر بیمار گریست چون روز شد او بمرد و بیمار بزیست
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست بی باده ارغوان نمیباید زیست این سبزه که امروز تماشاگه ماست تا سبزه خاک ما تماشاگه کیست