پریده توی گلوگاهم جناغِ پنجره ی شادی اگر که مجلسِ رقصی نیست به توپِ سرفه ی من خو کن ببخش تحفه ی خشکم را عروسِ خسته ی طهرانی «آرمان پرناک»
خدای تیر گلوگاه غم مرا بشناس برای عرض ادب آمدم مرا بشناس