کبوتر می گفت: عاشق آسمان است! اما همیشه روی گنبد تو می نشست... آسمانی تر از شما مگر پیدا می شود؟ سلام آسمان هشتم امام رضا جان
دوستت دارم ... و هراسانم دقایقی بگذرند که بر حریر دستانت دست نکشم و چون کبوتری بر گنبدت ننشینم و در مهتاب شناور نشوم سخنت شعر است خاموشیت شعر و عشقت آذرخشی میان رگهایم چونان سرنوشت ...
گنبدت دل می برد وقت ملاقاتی بده