در شیار خاک، آزاد میخرامد؛ بال میکوبد در وزش باد و در تابش خورشید میتپد، و خویش را بر شاخسار کاجها میافکند. او به زبانی از برنز سخن میگوید، و نیز به زبان پرندگان؛ گه با التماسِ لرزان، گه با فرمانی از جنسِ دریا. او چشمانت را با نوارِ کتانی...