متن انگلیسی با ترجمه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات انگلیسی با ترجمه
چنانکه گویی از ستیغ آسمانهای دور،
دستافشانِ نسیم،
درود میفرستند
به سرزمینهایی که هنوز نامی از ما دارند،
پرندگان،
سفیدبالانِ خستهدل،
از بامدادانی گمنام
سوی اقلیمهای کهن بال میگشایند.
بر مدار بادهای بلند
سرازیر میشوند،
در سلوکی بیصدا
بر مرز دشتهای آشنا.
فرود میآیند – آهسته،
چنانکه هیچ آوازهای برنخیزد...
در شیار خاک،
آزاد میخرامد؛
بال میکوبد در وزش باد
و در تابش خورشید میتپد،
و خویش را
بر شاخسار کاجها میافکند.
او
به زبانی از برنز سخن میگوید،
و نیز به زبان پرندگان؛
گه با التماسِ لرزان،
گه با فرمانی از جنسِ دریا.
او
چشمانت را با نوارِ کتانی...
میدانی چگونه است این احساس:
اگر به ماهِ بلورین بنگرم،
به شاخهی سرخ پاییز،
که آهسته بر پنجرهام خم شده است،
اگر در کنار آتش،
به خاکستر ناپیدا،
یا به پیکر پژمردهی هیزم دستی کشم،
همهچیز مرا
به سوی تو میکشاند،
چنانکه بوی عطر گل،
تا تهِ جانِ دلتنگی میرود.
تمامِ شب را در کنارِ دریا،
در آن جزیره،
در آغوش تو خوابیدهام.
تو
میان لذت و خواب،
میان آتش و آب،
وحشی و شیرین بودی.
شاید دیرهنگام،
رویاهایمان در بالا یا در ژرفا بههم پیوستند؛
بالا، همچو شاخههایی جنبان بر موجۀ بادی مشترک؛
زیر، همچو ریشههای سرخ که تماس...
به سبب تو،
در باغهای شکفتهی بهار،
عطر گلها چونان زخمی کهنه،
در من میخروشد و دلم را میآزارد.
چهرهات از خاطر رفته،
دیگر دستیات را در یاد ندارم؛
و لبانت…
آیا هنوز بوسهشان را بر لبان من میتوان سراغ گرفت؟
به سبب تو،
مفتون تندیسهای سپید پارکها شدهام؛
آن...
ای غم،
ای رودخانهی عریانِ گمگشته در کوهسار خاموش،
تو به دره گام نمینهی
مگر با شالی سرخفام بر گردن،
و یا میخکی سوزان در چنبرهی تاریکی،
یا زنبیلی از بوسههای شبنشین.
تو از ژرفنای پیکر آدمیان سر میزنی،
از سنگینی هزاران آهِ ناگفته،
و ناگاه،
سنگینتر از تاب استخوان،...
When I see your charming Zulfan, my heart melts...
It breaks my heart when I see that sad smile of yours...
My heart trembles when I see your height...
I think this is the miracle of your gray eyes;
I named it love...
وقتی زلفان دلربایت را میبینم دلم هری...
I love you, the one who didnt see you;
Maybe I saw you and I dont know if you are going to be the reason for my breath...
دوستت دارم کسی که ندیدمت؛
شاید هم دیدمت و نمیدانم قرار است بشوی دلیل نفس هایم...
وقتی طوفان بیاد تازه معلوم میشه
چندتا درخت ریشه دار کنارت بودن
When the storm comes, itll be clear.
There were some rooted trees next to you.
••𝑅𝑒𝑚𝑒𝑚𝑏𝑒𝑟 𝑇𝑜 𝐿𝑖𝑣𝑒, 𝑊𝘩𝑒𝑛 𝑌𝑜𝑢 𝐴𝑟𝑒 𝐵𝑢𝑠𝑦 𝑆𝑢𝑟𝑣𝑖𝑣𝑖𝑛𝑔..!
زندگی کردن رو به یاد بیار وقتی درگیره زنده موندنی..!
It takes two hearts to live...!
A heart to love
A heart that loves
برای زیستن دو قلب لازم است…!
قلبی که دوستت بدارد
قلبی که دوستش بدارند
@HamidDaryanoosh