این منم !!! دنیایی از خلسه ی سکوت دردهایی به استخوان رسیده نفس هایی در سینه حبس شده و بُغض هایی در گلو خفه مانده ... سکوت اختیار کرده ام کِه سکوت ، فریادِ بیصداست ! در من کسی پیوسته از خویش گریزان است ... این منم ، گُمشده در...
این روزها ، خیابانها را که قدم میزنم ، میفهمم که دیگر هیچ دلی به دل راه ندارد ! افسوس ! که این روزها برای باهم بودن ، باید جیبت پُر باشد و خانه ات خالی !!!