شعر فارسی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعر فارسی
وقف
از همان اول خرد با عشق چون پیمان نداشت
داستان خضر و موسی تا ابد سامان نداشت
شوقم از آغوش شیرینها و لیلیها گریخت
شور دنیا، قدر شیداییِ من، میدان نداشت
از قضا دل بر کسی بستم که خود دلباختهست
دل ولی بر باخت دادنهای من ایمان نداشت
چشم...
در پی حادثه آمد که شود جان دلم
و پس از خود ندهد راه به مهمان دلم
قبل از او عقل فقط منبع تصمیمم بود
چشمش آموخت کنم گوش به فرمان دلم
انقلابی چو زن و زندگی و آزادی
شوری انداخت به هر نقطه ی ایران دلم
آمد و پا...
آنگــونــه تــو را در انتظــارم کــه اگــر،
ایــن چشــم بخــوابــد،
آن یکــی بیــدار اســت . . .
سکوت تلخ خودت را،شبی به معرکه بشکن
از این هوای نفس کُش، بکِش تمامی دامن
در فصل زرد
پشت دیوار سکوت
به جرم پایکوبی
اسیر شد دختر عصیان
با تولد ی دیگر
ایمان آورده ام
به فصل سرد
آسمان خیال
در این قبیله که دیدار روبرو جرم است
زبان دهکده لال است و گفتگو جرم است
بروی شانه طوفان رها نکن دیگر
حریر ملک ختن را که مو به مو جرم است
اگر چه حضرت حافظ وصال می طلبد
بگو به خواجه حذرکن که آرزو جرم است
نگو...
در دل شب، راز چشمانت به رویا میکشد
ماه در آیینهٔ مهتاب، تماشا میکشد
چون صبا در باغ، پیچیده ز عطر گلشنش
عشق تو در سینهام، آتش به صحرا میکشد
در هوای وصل تو، چون مرغکی در بند غم
آرزویم را به سوی بام فردا میکشد
چشم مستت چون شراب...
آمدم تا که ببوسم لب شیرینت را...
که پریدم از خواب...
چقدر خواب قشنگی میشد...
فرصت بوسه ز لبهات ، گر محیا میشد...
دُردانه ی حسّ دلم ای جان و نفَس!
مِهرت، شده بهرِ عطشِ عاطفه بس؛
پیوسته تو هستی تپشِ خاطره پس:
جز تو، تبِ قلبم، نکند میلِ به کس.
عشق آن نیست که من باشم و تو ، میکده و حال خوشی
عشق آن است ،که در بند تو باشم چه باشی چه نباشی
بیا و خود را
خدای شعر هایم
بر همه بنما
خودت هم میدانی
همین چند غزلی
که میگویم
تمام حرف های دلم
را مو به مو
در بیت ها
روانه ی دلت میکند و تو
مرا
سایه بانی هستی
که غم در
سراپای وجودم
لحظه ای جا نگیرد و
تنها...
درد ، دردِ زندگی در بین یارانِ غریب
درد ، دردِ آرزو دردِ جنگ ، دنیایی فریب
جنگ ناموزون است جنگ با خویشِ خود
این نبردیست نابرابر لبخند بر ریش خود
ترس هجرت از ده و از کاشیانه از دیار
پرهراس از خواب جَستن ، خالی جای یار
آتش و...
تصویر تو در قاب چشمانم دل انگیز است
تصویر تو زیباترین لبخند پاییز است
حتی درون قاب عکست باز میخندی
لبخند های تلخ تو با غم گلاویز است
عطر دل انگیزی که پر کرده اتاقم را
بوی نجیب چادری چلوار و گل ریز است
عطر نفس هایت گل بابونه ومریم...
زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست؟
بیداری شکفته پس از شوکران مرگ
زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست؟
زیر درفش صاعقه و تیشه ی تگرگ
زیباتر از درخت در اسفند ماه چیست؟
عریانی و رهایی و تصویر بار و برگ
-دکتر شفیعی کدکنی