*از وقتی زیر آبی رفتن را یاد گرفته، نمی گذارد آب خوش از گلوی کسی پایین برود!
*از روزی که کوچه علی چپ را اتوبان کرده اند، همه یک راست به جاده خاکی می زنند.
* با مرگ قلم، همه کاغذها کفن پوش می شوند!
* از نان هایی که آجر کرده بود برای خودش برداشت تا از آن ها دیوار حاشا بسازد.
* تنها خوبی که دست بی نمکم برایم دارد این است که هنگام زخم شدن درد نمی کند.
* برای رسیدن به دل دریایی اش، کشتی دلم را به آب انداختم .
* میدان پارک، محل قیام فواره هاست!
* صورت ماهت، آسمان دلم را آفتابی می کند!
* برای پیاده کردن حرفش، سوار خر شیطان شد!
* تنها کسی که دوست داریم این روزها در خانه هایمان را بزند، شانس است.
* مدادها بدون قلم تراش همه به ته خط می رسند.
* عزرائیل خرج زندگی اش را با دخل آدم ها در می آورد!
* آنقدر دسته گل به آب داده ام که به پوچی رسیده ام !
* جدی ترین عامل زخم های جامعه ، باند بازی است !
* با تو پریدن را بیشتر از تمام آسمان دوست دارم!
* زندگی ام را شیرین کرده اند، قهوه تلخ چشم هایت.. .
اصغر رضایی گماری
کاریکلماتور
ZibaMatn.IR