100 متن کوتاه رهی معیری ۱۴۰۳ جدید 2025
متن های کوتاه درباره رهی معیری
100 متن کوتاه رهی معیری ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن رهی معیری برای اینستاگرام و بیو واتساپ
گفتند که نامحرمی و بوسه حرام است
دل گفت که محرم تر از این عشق کدام است؟
بوسیدم و لب دادم و آغوش کشیدم
نامحرمِ من!
محرمی و کار تمام است
به رهی دیدم برگ خزان ،
پژمرده ز بیداد زمان
کز شاخه جدا شد
چو ز گلشن رو کرده نهان ،
در رهگذرش باد خزان
چون پیک بلا بود
ای برگِ ستمدیدهء پاییزی ،
یا عافیت از چشم فسونسازم ده
یا آن که زبان شکوه پردازم ده
یا درد و غمی که دادهای بازش گیر
یا جان و دلی که بردهای بازم ده
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گِردِ آن شمع طرب میسوختم پروانهوار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
از آتش دل ،شمع طَرَب را مانَم
وز شعله ی آه،سوزِ تب را مانم
دور ازلب خندان تو ،ای صبح امید
از ناله ی زار، مرغ شب را مانم
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانهوار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
تا تو مراد من دهی، کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی،
من به خدا رسیده ام
یا ز ره وفا بیا، یا ز دل رهی برو
سوخت در انتظار تو،
جان به لب رسیده ام