زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

زننده

وزن: مستفعلن مفاعل مستفعلن فعول(مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات)

با آنکه کارهاش حدودی زننده بود.
دائم به غنچه ی لبِ او شعر و خنده بود.
(تودل برو ترین) زنِ دنیا لقب گرفت.
اما شَقی ترین زن دنیای بنده بود.
شاید که جُزو ایده ی دیوید آیک بود:
رِپتایل بود عضو گروه خزنده بود.
هر آن چه بود دزد انرژی خلق بود.
در خوردن توان و انرژی، کننده بود
یا یک نگاه قلب مرا در کفَش گرفت.
چاقوی ابروان بلندش بُرَنده بود. هرگز به عهد و قول و قرارش وفا نکرد
این زن شبیه (پازَنِ دائم رَمنده )بود
هرکس که در قمار به او رو نمود، باخت
او در قمار عشق، همیشه بَرنده بود.
عاشق کُشی قدَر، که تبحّر به کار داشت
کُشت عاشقان خود همه را؛ باز زَنده بود.
جادوگری موفق و افسونگری عجیب.
او بیوفا ترین زن دنیای بنده بود.

مصطفی مدرس پور

ممنوعه ها

م.مدرسپور.ممنوعه.ها
قم. ۱۳۹۸
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR


انتشار متن در زیبامتن