100 متن کوتاه ژان پل سارتر ۱۴۰۳ جدید 2025
متن های کوتاه درباره ژان پل سارتر
100 متن کوتاه ژان پل سارتر ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن ژان پل سارتر برای اینستاگرام و بیو واتساپ
برای کشفِ اقیانوسهای جدید ،
باید جرات ترک ساحل را داشت ...
این دنیا ، دنیای تغییر است نه تقدیر !
زندگی وحشتی است در تئاتری که آتش گرفته !
همه به دنبال در خروجی میگردند، هیچکس هم پیدایش نمیکند، همه یکدیگر را هُل میدهند !
بدبخت آنهایی که به زمین میافتند؛ بلافاصله لگدمال میشوند ...
ادبیات شاید نتواند جلوی جنگ و خونریزی را بگیرد،شاید نتواند از مرگ یک کودک جلوگیری کند؛اما میتواند کاری کند که دنیا به آن فکر کند.
هیچکس نمیتواند آزادی خود را هدف خویش سازد مگر اینکه آزادی دیگران را نیز به همان گونه هدف خود قرار دهد.
گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید،نه برای اینکه دیگران را ازخودت دورکنی ،بلکه ببینی چه کسی برای دیدنت دیوار را خراب می کند!
بزرگترین خیانتی که انسان میتونه به خودش بکنه، ترس از فکر دیگران در مورد خودشه ! جهنم یعنی دیگران ...
انبوهی آدم در جهان وجود دارند که در جهنم
بسر می برند زیرا سخت وابسته به داوری دیگرانند ...
ژان پل سارتر :
انبوهی آدم در جهان وجود دارند
که در جهنم به سر می برند ، زیرا سخت وابسته به داوری دیگرانند
ژان پل سارتر:
نخستین شرط برای انسان بودن، نپذیرفتن هرگونه مشارکت مستقیم یا غیرمستقیم در اقدام خشونت آمیز است.
ژان پل سارتر :
پیش از این که شما زندگی کنید
زندگی به خودی خود هیچ است ، اما به عهده ی شماست که به زندگی معنایی ببخشید
ارزش چیزی نیست جز معنایی که شما
برای آن بر می گزینید..؛
ژان پل سارتر :
گاهی
باید به دور خود
یک دیوار تنهایی کشید
نه برای اینکه دیگران را
از خود دور کنی
بلکه ببینی چه کسی
برای دیدنت دیوار را خراب میکند.
وقتی تنهاییم دنبال دوست میگردیم!
پیدایش که کردیم
دنبال عیب هایش میگردیم
از دستش که دادیم
دنبال خاطره هایش میگردیم!
بر روی این زمین خاکی ، انسان خردمند ، هیچ آرزویی نمیتواند داشته باشد ، جز آنکه روزی بتواند شری را که از دیگران ، دامن او را گرفته به خودشان برگرداند !
ژان پل سارتر:
آنقدر که از دست دادن چیزی
ما را افسرده می کند.
از داشتن همان چیز احساس
خوشبختی نمی کنیم؛
و این ذات آدمیزاد است . . .!
ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺯﺧﻤﯽ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ،
ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩید:
ﺍﻓﮑﺎﺭ،
ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻓﮑﺎﺭ،
ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻧﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﺍﻓﮑﺎﺭ...
- ژان پل سارتر