به روزگار ما به جرم ناسپاسی...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن نوشته های عبدالحمید شریفی
- به روزگار ما به جرم ناسپاسی...
به روزگار ما
به جرم ناسپاسی انسان و گناه آلودن خاک و آب و هوا، خورشید بیرحمانه تابید و آسمان از باریدن دریغ ورزید
چون بر قلل کوهستانها برف نشاطی ننشست و بر دشتها بارانی به سزا نبارید
آرام آرام رودها از تاب و توان افتادند و تالابها و دریاچهها یکی پس از دیگری خشکیدند و چشمهها از جوشش باز ایستادند باد سرکش غبار نکبت دشتهای نفرین شده را به آسمان بلند کرد و بر سر شهرها ریخت تا دید انسان کم خرد را تار کند و راه تنفس او را بربندد
دریغا !
در این میان دیگر موجودات نیز به تیر عقوبت گناه انسان گرفتار آمدند و به جستجوی جرعه آبی به دور دستها کوچیدند و یا از میان رفتند
و ما در حسرت شنیدن آوای وحش و نغمه ی پرندگان ماندیم
تفسیر با هوش مصنوعی
متن، خشکسالی شدید ناشی از ناسپاسی انسان را توصیف میکند. خاک، آب و هوا آلوده شده و طبیعت به انتقام برخاسته است. رودها خشکیدند، حیوانات رنج میبرند و انسان با آلودگی هوا و کمبود آب مواجه است. نتیجهی این بیتوجهی، سکوت غمانگیز طبیعت و فقدان حیات وحش است.
اشتراکگذاری