من نوبر بارانم من قاصد پاییزم
من زاده شهریور از همهمه لبریزم
پایان تموزم من، آغاز خزان سرد
هر برگ به رنگی نو، نارنجی و حتی زرد
قبلم پر احساس و عشق از قلمم جاری
گاهی ولی دلگیرم زین قصه تکراری
وقتی که هوا ابری ست سرمست و غزل خوانم
از شور و شعف لبریز، در حسرت بارانم
خورشید که می تابد، مستم ز شراب نور
پر می کشم از شادی تا خاطره های دور
شهریور بکر من ماهی وسط سال است
یک سنبله زیبا فال من و این حال است
شهریور ماهی جان تولدت مبارک
ZibaMatn.IR