100 متن کوتاه خیانت ۱۴۰۴ جدید 2025

خیلی تلخ است
من برای تو شعر بنویسم
و تو برای دیگری برقصی ...

آدم...یک خیانت و یک مرگ عزیز و یک ترک شدن بی دلیل رو تجربه کنه دیگه هیچ چیز تو دنیا شگفت زده ش نمی کنه! هیچ چیز...

اشتباه تو تنها به دام انداختن کبوتر نبود !

تو گندم را بی اعتبار کردی …

زمانی از راه می رسد که سکوت، خیانت است.

نیازی به انتقام نیست !
فقط منتظر بمان ..
آنها که آزارت می دهند ..
سرانجام به خود آسیب می زنند ..
و اگر بخت مدد کند ..
خداوند اجازه می دهد تماشاگرشان باشی …!

اگر روزی تهدیدت کردند،
بدان در برابرت ناتوانند!

اگر روزی خیانت دیدی،
بدان قیمتت بالاست!

اگر روزی ترکت کردند،
بدان با تو بودن لیاقت می خواهد

برای خیانت هزار راه وجود دارد ، ولی هیچ‌کدام به اندازه‌ی تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست !

چه درد بی درمانیست وفاداری به خائن

صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل

کاش هرگز در محبت شک نبود.... تک سوار مهربانی تک نبود
کاش بر لوحی که بر جان و دل است
واژه تلخ خیانت حک نبود . . .

نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی

حیران شده ی گریه ی پنهانی خویشم

آرامشی از لحظه ی طوفانی خویشم

پنهان شدی و فکر خیانت به سرم زد

شرمنده ی این حالت شیطانی خویشم

اگر کسی یکبار به تو خیانت کرد این اشتباه از اوست

اگر کسی دوبار به تو خیانت کرد این اشتباه از توست !

همیشه سکوتم به معنای پیروزی تو نیست

گاهی سکوت می کنم تا بفهمی چه بی صدا باختی

دنیای تو رنگارنگ است و

دنیای من سیاه

ولی یک رنگیه من به

همۀ دنیای تو می ارزد

مگه میشه؟
دلی را بشکونی!
و تاوان ندی؟

اگر روزی دشمن پیداکردی ، بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی
اگر روزی تهدیدت کردند ، بدان دربرابرت ناتوانند
اگر روزی خیانت دیدی ، بدان قیمتت بالاست

انگشت به دهان مى مانى
وقتى این آدمها با دوست داشتن مى آیند
که بمانند
خرابت کنند
ویرانت کنند
بعد بروند پشت سرشان را هم نگاه نکنند
و تو حتى نتوانى تنهاییت را جار بزنى

گله از دوست ندارم خوش وخرم باشد
خودم انگار به من باز خیانت کرده...

از دشمنان بعید نبود آنچه دیده ایم
از دوستان خوب! خیانت به ما رسید

‌
از نیازمندی ها ،
یه دوش آب گرم ، یه تنهایی،
یه گوشی سایلنت ، یه حِس خوب،
یه دُنیای خالی از خیانت،
خالی از عشقهای دروغی،
خالی از دروغ و تظاهر ،
خالی از آدمای دو رو...

فاجعه یعنی ..

آنقدر در ت️و غرق شده ام ..

که از تلاقی نگاهم با دیگری ..

احساس ..

خیانت می کنم! ..

عشق یعنی همین . . .

️️️

بزرگترین خیانتی که انسان میتونه به خودش بکنه، ترس از فکر دیگران در مورد خودشه ! جهنم یعنی دیگران ...
انبوهی آدم در جهان وجود دارند که در جهنم
بسر می برند زیرا سخت وابسته به داوری دیگرانند ...

بزرگ ترین خیانتی که می توانی در حق کسی بکنی
این است که او را در یک امیدِ نشدنی و محال
حبس اش کنی و بگذاری انتظار بکشد

اهویم بوی کفتار میداد .....

گفتار هارو بخشدبم...

اما اهویم را «نه».....🌵🥀

کنار ما همیشه احتمال خیانت هست!
همیشه پلی برای فروریختن و مرگی برای بی خبر از راه رسیدن. - مهم نیست زیر کدام سقف امن یا نا امن پناه گرفته باشی، دنیا مکان امنی برای عاشق شدن نیست!

دستانم چرا سرد است
چشمانم چرا باران
ندانستم کدامین ره
مرا کرده پشیمان
سخن ها زاده شد
از دوست دارم های پنهانی
همه، پر کرد دنیا را
بوی خیانت ...
آهنگ ویرانی ...

رعنا ابراهیمی فرد

(دوستی)

در راه دوستی، به خباثت کمین مکن

آن دل که شاد کرد دلت را غمین مکن

کردی هرآنچه خواست دلت با من ای رفیق

از ما گذشت ؛ با دگری این چنین مکن

سید محمدرضا شمس (ساقی)

(ضرب المثل)

مُعلّـــق، گر زنی در نــزد غــــازی

کنی با آبـــروی خویش، بــــازی

چو مشتت می‌شود در نزد او باز

نــدارد بر تو هــرگــز، سرفــرازی

سید محمدرضا شمس (ساقی)

من رودخونه ای رو میشناسم که با دریا قهر کرد و عاشقانه به سمت فاضلاب رفت
درست مثل تو :)

تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد …
از عاشقی تباهی
از زندگی مصیبت
از دوستی شکست و
از سادگی خیانت

خطر ناک ترین خوردنی دنیا/ گول ظاهر آدماست...

کاغذ مچاله شده صاف میشه ولی مثل شکل اول نمیشه...


کسی ک خیانت دیده شاید زنده باشه ولی زندگی نمی کنه..


این متن یک اصل از زندگی…


ب قلم المیرا پناهی درین کبود

گل آفتابگردان را گفتند: چراشبها سرت را پایین می اندازی؟ گفت :ستاره چشمک میزند، نمیخواهم به خورشید خیانت کنم.....

خیانَت حَتماً نَباید عِشقی باشه

بَعضی وَقتا

رِفاقَتیه

وقتی به تو خیانت می‌کنند انگار بازوهایت را قطع کرده‌اند ! می‌توانی آنها را ببخشی اما نمی‌توانی در آغوششان بگیری ...

از آدم ها بُت نسازید.این خیانت است؛هم به خودتان هم به خودشان.خدایی میشوند که خدایی کردن نمی دانند و
شما در آخر می شوید سر تا پا کافرِ خدای خود ساخته!

من ،
چشم هایی پر از درد
خانه ای پر از وهم
و قامت زنانه ای در درگاهِ رفتن مطلق
،
راهی سفر شده ای مسافر
سوغاتی ام از خیانتت چه خواهد بود ؟؟

انگار میدان است!

دلم را می گویم…

هر که از راه می رسد، دورش می زند!

اینجا زمین است ، زمین گرد است !

تویی که مرا دور زدی

کسی که رنگ پریدگی خزان را درک کرده

باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست

به نامردانی چون تو دیگر دل نخواهم بست

بعضی زخمها هست
که هر روز صبح باید روشونُ باز کنی نمک بپاشی
تا یادت نره
دیگه سراغ بعضی آدما نباید رفت

ای نارفیق به کدامین گناه ناکرده تازیانه می زنی بر اعتمادم ؟

زیر پایم را زود خالی کردی …

سلام پر مهرت را باور کنم یا پاشیدن زهر خیانتت را ؟

خیالم راحت بود ازت ولی... خیانت راحت بود واست

کسی که یهویی بد میشه
داره خوبی هاشو جای دیگه خرج می کنه...!

بعضی هارا هم باید در جوب شست
تا لجن ها همه خوشحال شوند
که کثیف تر از خودشان نیز وجود دارد
بسوزه پدره نامردی…

گله از دوست ندارم خوش و خرم باشد
خودم انگار به من باز خیانت کرده ! .