تندیس مهربانی من حضرت غزل
لیلای انتخابی من در شب ازل
امشب شب مشاعره ی ماست عشق من
تو لب به لب سپیدی و من لب به لب غزل
دورت طواف می کنم و حلقه می زنم
چون حاجیان به دامنه ی کعبه ی زحل
یک مشت لکه دور و بر ما نشسته اند
دامن بدوز بر تن این شعر مبتذل
دور از هَزاهَز بسیاران نشسته ایم
در غار خویش منتظر وحی محتمل
برخیز تا به معجزه ی دست های تو
نازل شود به قامت من آیه ی بغل
وقتی اذان گریه ی من می رسد به گوش
حَیَّ عَلی به خنده ی تو بهترین عمل
طوری مرا بگیر در آغوش خویش تا
از مرگِ عشق درگذرد حضرت اجل
ZibaMatn.IR