100 متن کوتاه فریدون مشیری ۱۴۰۳ جدید 2025

متن های کوتاه درباره فریدون مشیری

100 متن کوتاه فریدون مشیری ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن فریدون مشیری برای اینستاگرام و بیو واتساپ

آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی...
قصه این است چه اندازه کبوتر باشی

آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی
لینک متن

ما را غم خزان و نشاط بهار نیست
آسوده همچو خار به صحرا نشسته ایم

 ما را غم خزان و نشاط بهار نی
لینک متن

گفتی که:
چو خورشید٬ زنم سوی تو پر٬
چون ماه٬ شبی می کشم از پنجره سر!

اندوه٬ که خورشید شدی٬
تنگ غروب !

افسوس که مهتاب شدی٬
وقت سحر! 

گفتی که چو خورشید٬ زنم سوی
لینک متن

به کسی کینه نگیرید/ دل بی کینه قشنگ است

به کسی کینه نگیرید دل بی کینه
لینک متن

با قلم می گویم:
ای همزاد، ای همراه،
ای هم سرنوشت،
هردومان حیران بازی های دوران های زشت!
شعرهایم را نوشتی،
دست خوش!
اشک هایم را کجا خواهی نوشت؟!

با قلم می گویم ای همزاد ای
لینک متن

غم زمانه به پایان نمی رسد،برخیز!
به شوق یک نفس تازه در هوای بهار ...

 غم زمانه به پایان نمی رسدبر
لینک متن

با که باید گفت این حال عجیب!؟

با که باید گفت این حال عجیب؟
لینک متن

اینجا قحطی عاطفه است!
مترسک را دار زدند!
به جرم دوستی با پرنده...
که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای،
فروخته باشد!
راست میگفت سهراب؛
اینجا قحطی عاطفه است
.

 اینجا قحطی عاطفه است مترسک
لینک متن

تویی تویی به خدا ، جان و عمر و هستی من
بیا که جان به لب اینجا در انتظار توام

تویی تویی به خدا جان و عمر و
لینک متن

‌‌‌‌‌‌وجودم
از تمنای تو سرشار است

♡ ‌‌‌‌‌‌وجودم از تمنای تو س
لینک متن

مانده ام خیره به راه
نه مرا پای گریز نه مارا تاب نگاه..

 مانده ام خیره به راه
لینک متن

یکی را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نمی داند

نگاهش می کنم شاید
بخواند از نگاه من
که او را دوست می دارم
ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواند

یکی را دوست می دارم ولی افسوس
لینک متن

گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟
و آنچنان مات، که یک ‌دم مژه بر هم نزنی

مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به‌ قدر مژه برهم‌ زدنی

گفته بودی که چرا محو تماشای من
لینک متن

هوا، هوای بهار است
و باده، باده‌ی ناب؛
به خنده، خنده بنوشیم
جرعه جرعه شراب!

هوا هوای بهار است و باده با
لینک متن

آنچه در یادش نمانده
یاد ماست

آنچه در یادش نماندهیاد ماست
لینک متن

دست مرا بگیر
که باغ نگاه تو

چندان شکوفه ریخت
که هوش از سرم ربود

دست مرا بگیر که باغ نگاه تو
لینک متن

راه خواهم افتاد
باز از ریشه به برگ
باز از بود به هست
باز از خاموشی تا فریاد...

راه خواهم افتاد باز از ریشه
لینک متن

من دلخوشم به سوختن و دوست داشتن
عاشق نگشته ای و ندانی چه عالمی است
از دست دوست سر به بیابان گذاشتن

من دلخوشم به سوختن و دوست داشتن
لینک متن

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من همه محو تماشای نگاهت

تو همه راز جهان ریخته در چشم
لینک متن

خوب خوب نازنین من
نام تو مرا همیشه مست می کند
بهتر از شراب
بهتر از تمام شعرهای ناب
نام تو
بهترین سرود زندگیست
من
تو را به خلوت خداییِ خیال خود
بهترینِ بهترینِ من خطاب می کنم

خوب خوب نازنین من نام تو مرا
لینک متن

تو رفته ای که عشق من از سر به در کنی
من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم

تو رفته ای که عشق من از سر به
لینک متن

تو نیستی که ببینی چگونه با دیوار
به مهربانی‌ یک دوست از تو می‌گویم

تو نیستی که ببینی چگونه از دیوار 
جواب می شنوم

تو نیستی که ببینی چگونه با دیوار
لینک متن

عشق تو به تار و پود جانم بسته است
بی روی تو درهای جهانم بسته ست

عشق تو به تار و پود جانم بسته
لینک متن

گاهی میان خلوت جمع یا در انزوای خویش
موسیقی نگاه تو را گوش می‌کنم ...
وز شوق این محال که دستم به دست توست
من جای راه رفتن پرواز می‌کنم ...

 گاهی میان خلوت جمع یا در انز
لینک متن

گفته بودى که چرا محو تماشاى منى
آنچنان مات که حتى مژه بر هم نزنى
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی

 گفته بودى که چرا محو تماشاى
لینک متن

گاهی میانِ خلوتِ جمع ،
یا در انزوای خویش ،
موسیقیِ نگاهِ تو را گوش می‌کنم!
وز شوقِ این محال ،
که دستم به دستِ توست،
من جای راه رفتن
پرواز می‌کنم ...!

گاهی میانِ خلوتِ جمع یا در
لینک متن

میان موج خبرهای تلخ وحشتناک
که میزند به روان های پاک تیغ هلاک !
به خویش میگویم
خوشا به حال کسی
که در هیاهوی این روزگار کور و کر است

 میان موج خبرهای تلخ وحشتنا
لینک متن

به آسمان بپاش
شراب نگاه را بگذار
از دریچه چشم تو بنگرم
لبخند ماه را ..️



️️️

به آسمان بپاش شراب نگاه ر
لینک متن

من آنچه را باید احساس کرد
یا از نگاه دوست باید خواند
هرگز نمی پرسم
هرگز نمی پرسم، که آیا دوستم داری؟
قلب من و چشم تو
میگوید به من ، آری



️️️

من آنچه را باید احساس کر
لینک متن

وز شوقِ این محال
که دستم به دست توست
من جای راه رفتن
پرواز می کنم


️️️

وز شوقِ این محال که دس
لینک متن

وز شوقِ این محال
که دستم به دست توست
من جای راه رفتن
پرواز می کنم ...

وز شوقِ این محال که دستم به د
لینک متن

عشق تو به تار و پود جانم بسته است
بی روی تو درهای جهانم بسته است

از دست تو خواهم که برآرم فریاد
در پیش نگاه تو زبانم بسته است 

عشق تو به تار و پود جانم بسته
لینک متن

گرگ ها همراه و انسان ها غریب

با که باید گفت این حال عجیب؟

گرگ ها همراه و انسان ها غریببا
لینک متن

ای عشق ٬ پناهگاه پنداشتمت٬
ای چاه نهفته! راه پنداشتمت٬
ای چشم سیاه٬ آه ای چشم سیاه٬
آتش بودی٬ نگاه پنداشتمت

ای عشق ٬ پناهگاه پنداشتمت٬
لینک متن

دیدارِ تو گر صبحِ ابد هم دهدَم دست
من سرخوشم از لذتِ این چشم به راهی

دیدارِ تو گر صبحِ ابد هم دهدَم
لینک متن

بشناسید خدا را

هر کجا یاد خدا هست

هر کجا نام خداهست سقف آن خانه قشنگ است.

بشناسید خدا راهر کجا یاد خدا ه
لینک متن

نه عقابم، نه کبوتر، اما
چون به جان آیم در غربت خاک،
بال جادویی شعر، بال رؤیایی عشق،
می رسانند به افلاک مرا.

نه عقابم نه کبوتر اما چون ب
ارسال شده توسط فاطمه پسند
لینک متن

بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !


فریدون مشیری

بی تو مهتاب شبی باز از آن کو
ارسال شده توسط Z5201314
لینک متن

تو گفتی:« من به غیر از دیگرانم

چُنینم در وفاداری، چنانم »

تو غیر از دیگران بودی که امروز

نه می‌دانی، نه می‌پرسی نشانم!

تو گفتی« من به غیر از دیگرانم
لینک متن

این نفس فردا نمی آید به دست

پس به شادی بگذرانش تا که هست !

این نفس فردا نمی آید به دستپس
لینک متن

به دریا شکوهِ بردم از شب ِ دشت،

وزین عمری که تلخ تلخ بگذشت،

به هر موجی که می‌گفتم غم خویش،

سری می‌زد به سنگ و باز می‌گشت!

به دریا شکوهِ بردم از شب ِ دشت
لینک متن

عمری به هر کوی و گذر
گشتم که پیدایت کنم


اکنون که پیدا کرده ام ،
بنشین تماشایت کنم

عمری به هر کوی و گذر
لینک متن

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
بی تو اما به چه حالی
من از آن کوچه گذشتم

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه
لینک متن

نام تو مرا همیشه مست می‌کند
بهتر از شراب
بهتر از تمام شعرهای ناب

نام تو مرا همیشه مست می‌کند
لینک متن

جستجو کن عشق را

در گرمیِ آغوشِ من ️

جستجو کن عشق را در گرمیِ آ
لینک متن

گاهی میان مردم در ازدحام شهر
غیر از تو هرچه هست، فراموش می‌کنم ...!

گاهی میان مردم در ازدحام ش
لینک متن

در زمهریر برف
در پرده‌های ذهن من از عهد کودکی
سرمای سخت بهمن و
اسفند
این‌گونه نقش بسته است
اهریمنی
اما همیشه در پی اسفند
هنگامه طلوع بهار است و ایمنی
شب هر چه تیره‌تر شود آخر سحر شود...

در زمهریر برف در پرده‌های ذه
لینک متن

کدام نشانه دویده است
از تو در تن من
که ذره های وجودم
تو را که می بینند
به رقص می آیند
سرود میخوانند

کدام نشانه دویده است از تو
لینک متن

در خموشی های من
فریادهاست

آنکه دریابد
چه میگویم.......

کجاست..؟

در خموشی های من فریادهاست
لینک متن

روزهایی که بی تو می ‌گذرد
گرچه با یاد توست ثانیه‌ هاش
آرزو باز می کشد فریاد
در کنار تو می‌گذشت ای کاش

روزهایی که بی تو می ‌گذرد
لینک متن

درد بی درمان شنیدی؟؟
حال من / یعنی همین!

درد بی درمان شنیدی؟؟ حال من
لینک متن

خوشا دل های خوش، جان های خرسند

خوشا نیروی هستی زای لبخند

خوشا دل های خوش جان های خرسند
لینک متن

این منم، خسته در این کلبۀ تنگ
جسم جامانده ام از روح جداست


من اگر سایۀ خویشم یا رب
روحِ آوارۀ من کیست؟ کجاست؟...

این منم خسته در این کلبۀ تنگ
لینک متن

در خموشی های من فریادهاست
آنکه دریابد چه می گویم کجاست؟

در خموشی های من فریادهاست آنک
لینک متن

‌ روزگاری یک تبسم یک نگاه
خوش‌تر از گرمای صد آغوش بود

 ‌ روزگاری یک تبسم یک نگا
لینک متن

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت...

تو همه راز جهان ریخته در چشم س
لینک متن

نه کسی منتظرت است،نه کسی چشم به راه
نه خیال گذر از کوچه ی ما دارد ماه
بین عاشق شدن و مرگ مگر فرقی هست؟!
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه...

نه کسی منتظرت استنه کسی چشم ب
لینک متن

رک بگویم! از همه رنجیده ام!

رک بگویم از همه رنجیده ام
لینک متن

یک برادر دارم از جان خوبتر🥹♥️

یک برادر دارم از جان خوبتر🥹
ارسال شده توسط Maniya
لینک متن
ارسال متن