بسم رب الحسین
دوباره از نای زمان ؛
می وزد نسیم عاشقی و شور و شیدایی
دوباره کشتی نجات بشر ؛
به ساحل دل ها زده لنگر
و بانگ رستگار شوید ؛ شنیده می شود از ؛
حنجره ی نورانی آسمان این ابوالبشر
دوباره نینوای حضور ؛
به پا کرده غوغا و شور
و دریای پرخروش حضرت نور ؛
به تلاطم آمده از امواج محکم شعور
دوباره آسمان به زمین آمده ... ؛ و از دریچه ی دل ها می کند عبور
این که از چشمها می چکد ؛ خون دل است ؛ گشته بی رنگ از غرور
بر طبل رسوایی زنید ؛ جور حاکمان هر زمان را ؛
این است پس از انقلاب خون ؛ راز ظهور .
ZibaMatn.IR