عشق شبیه پاییزه. اومدنش آدمو ذوق زده می کنه، اما دلگیره. دل آدمو درگیر خودش می کنه، اما دلگیره. دل انگیزه اما بدون اندوه معنا نداره. عشق نمیتونه مثل گلای رنگارنگ بهار یا بی دغدغگی و خنده و آب بازیِ تابستونِ بچه ها باشه. عشق همون حال بارون و لرزیدن از سرما و ریختن پر و بالا آدماست.
عاشق ها پاییزو دوست دارن چون حس میکنن طبیعتم توی پاییز حال اونارو داره، که انگار دیگه تنها نیستن.
عشق شبیه پاییزه. شبیه همون نیمکت خیسه که از دور نگاهش می کنی، یاد خاطره هات میفتی، چترتو محکم تر میگیری و راهتو میکشی و میری. عشق اندوه تک تک برگ های درخت هاست توی پاییز. اشتیاق تک تک قطره های بارونه واسه باریدن.
عشق اندوه و اشتیاق توأمه، توو اون لحظه که با شوق به سمتش پر میکشی و حواست نیست مثا بارون داری سقوط می کنی روی زمین و مثل برگ های زرد پاییز، زیر پاهاش میمونی.
عشق شبیه پاییزه. همینقدر زیبا. همینقدر حزن آلود.
ZibaMatn.IR