سر بِنِه بر سینه ام او میزبانی می کند
کشورم باشی اگر جان مرزبانی می کند
غنچه شو تا عمر دارم باغبانت میشوم
خوش بحال انکه از تو باغبانی می کند
هر که می بیند نگاهش خنده ات را شک نکن
روز و شب از چشمهایش قدردانی می کند
هر چه گوید از جمالت باز هم کم گفته است
شاعر پیری که با عشقت جوانی می کند
روزگاری از دلم سیلیِ سختی میخورم
خاطرات بودنت را بایگانی می کند
ZibaMatn.IR