100 متن کوتاه دلنوشته خاص ۱۴۰۳ جدید 2025
متن های کوتاه درباره دلنوشته خاص
100 متن کوتاه دلنوشته خاص ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن دلنوشته خاص برای اینستاگرام و بیو واتساپ
قدر آنهایی را که برایتان مینویسند خوبی و شما لبخنده مهربانشان را در لابه لای نوشته هایش میبینید را بدانید،
آنها مهربانى را اعتبارى دوباره میدهند…
حرف نزدن دلهر ه ای بود...
و حرف زدن و درست فهمیده نشدن دلهره ای دیگر...
از دست دادن یه سری آدما
باعث میشه بهتر ببینیم
اینو بفهمید که بعضیا تو زندگیتون
فقط یه مانع دید برای نگاه کردن به خیلی از قشنگیا هستن!
Saeideh...
هزاران بار به دشمنانت فرصت بده تا با تو دوست شوند، اما به دوستانت یک فرصت هم نده که دشمنت شوند، زیرا دوستانت جای زخم های دلت را دقیق می دانند.
زندگی راه های بسیار زیادی رو جلوی پای ما میزاره،
ولی تنها راه برای من بودن با تو تا آخر عمره.
از تو میخواهم کنار دلم بمانی
که من غیر از این دلنوشته ها
نوازش هم بلدم...
من تکه ای از پازل خداوندم
بی هدف آفریده نشده ام که
بی هدف زندگی کنم
می دانم آفریدگاری دارم که همیشه بوده
همیشه هست
رهایم نمی کند
و تنهایم نمی گذارد…
احساساتم قیمتی هستند
اشتباه نگیر ؛
با آمدنت بعد از اینهمه سال
آنها را نمیتوانی داشته باشی
برای پرداخت آنها فقیر شده ایی.
اگر از بلندای آسمان بترسی، نمی توانی مالکِ ماه شوی!
متن عطیه چک نژادیان
واقعی ترین رویایی هستی که زندگی کرده ام!
کاش ساعتم را می آوردن
کاش در ایستگاه آخر قبل از پیاده شدن ازدنیا رفته باشم....
همه چیز درست خواهد شد
و شبِ تاریک نیز از چراغِ ترک خورده
عذر خواهد خواست…
دیروز برگ خشکی دیدم که نمی دانست از کدام شاخه جدا شده!
و مادر جان امروز فهمیدم که چرا تولد مهر پاییزم را مرداد ثبت کرده ایی!...
سهم انسان از هستی به وسعت قلب مهربان اوست،
بدون شک تمام هستی سهم توست...
گفت :مادر جان
اگر روزی رفیقی مهربان آمد زِ تو پرسید فلانی کو؟؟
بگو: نا خود آگاه شبی جان داد!!!
اما تا لحظه آخر چنین میگفت
رفیقانم،عزیزانم
حرفهایم را چگونه به باد سپارم که کلماتش را در مسیر به طوفان نسپارد که گوید من نوازش باد را در گوش ات زمزمه کردم نه طوفان غم را ......
در این کُلبه در این مَعبد در این مسجد در این خانه در این ویرانه آتش گرفته به دنبال چه میگردی؛ سر بر آسمان افکن خدایت را تو میبینی
Maryam bayani
پاییز و زمستان همیشه هم دلگیر نیستند، مانند حاجی ها که برای احرام عریان شده و غسل میکنند و با جامه ی سپید به مهمانیه معبود با چه شوق و ذوقی میشتابند...
به گمانم یک نفر دستش خورد
چای ریخت روی تقویم.
و تمام روزها
تلخ شد.
در اوج نگاهش یافتم زندگانی را
صبر پیشه کردن را با خلایق خوی گرفتن را
تقدیم به همسرم (نویسنده:المیرا پناهی درین کبود)
آهای روزگار !
برایم مشخص کن
اینبار کدام سازت را کوک کرده ایی تا برایم بزنی
می خواهم رقصم را با سازت
هماهنگ کنم … !
بارالها، در این دنیا بهر چه آمده ام که گُم کرده ایم راه را، دریاب مَرا که غیر نگاه گرمَت هیچ نخواهم در این دنیا
دختر جان
آرزو میکنم کسی را داشته باشی
که تو را
با لبان دور نوتلاییت
با موهای شانه نکرده ات
با اضافه وزن ناخواسته ات
همچنان دلبرانه بخواهد
🤍🌱
در سرزمین خاطره ها آنان که خوبند همیشه سبزند
و آنان که محبتها و دوستیها را بر قلبشان برافراشتند همیشه به یاد می مانند عطیه چک نژادیان
برای فراموش کردنت
هیچ کاری نکردم
چون هیچگاه
نخواستم فراموشت کنم
رعنا ابراهیمی فرد
چه تلخ است علاقه ای که عادت شود...
عادتی که باور شود...
باوری که خاطر شود...
و خاطره ای که درد شود...
+خیلی ماه بهمن رو دوست دارم
چرا؟
+چون تو این ماه خدا یه فرشته بهمون داد از تبار خمینی:)
نغمه اردشیری
از کودکی بر من آموختن که بر لبانم نام تو را زمزمه کنم و در دلم یادت را زنده نگه دارم؛ خالقا! در کوران زندگی دستانم را بفشار و در مسیر زندگی تنهایم مگذار .....
فقر را چگونه برایت معنا کنم رفیق؟ که در قاموس اغنیا کلمه ای بیگانه است ؛فقر را تو چگونه بنگری در آن سوی بیخیالی . گر صدایت می زنند دستی بگیر،گر زدی بر زیردست بالا نگر .
برایم مهم نیست
از بیرون چگونه به نظر می آیم
کسانی که درونم را می بینند
برایم کافی اند
برای آنهایی که
از بیرون قضاوتم میکنند حرفی ندارم
با خود می گویم
بگذار همان بیرون بمانند
در دنیا حسرت دو چیز خیلی سخت
دختری که برادر نداره
مادری که پسره نداره
المیرا پناهی درین کبود
مردم میگویند:
\آدمهای خوب را پیدا کنید و بدها را رها\
اما باید اینگونه باشد،
\خوبی را در آدمها پیدا کنید و بدی آنها را نادیده بگیرید\
هیچکس کامل نیست…
و من در میان خواستن و
نخواستن ....
باز هم حس پوچ بودن و بیهوده بودن به سراغم آمده...
چایت را بنوش
نگران فردا نباش
از گندم زار من و تو
مشتی کاه می ماند برای بادها
میدونی؟
دل ندارم که دلنوشته داشته باشم
همه ی اینایی هم که میگم همش حرف اند !
مهم نیست چون یه مشت حرف اند !
به صفحه نگاه کن . میبینی شاه ، وزیر،فیل و اسب و قلعه میتونن به عقب برگردن.
ولی سرباز هیچوقت نمیتونه برگرده .
سرنوشت خیلی از ما ها هم مثل سربازه
به اوﮔﻔتم ﺍﻧﺪﻭﻫﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺮﮔﻬﺎ ﺑﺴﭙﺎﺭ
ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺍﺳﺖ …
می ریزند
ﺳﭙﺮﺩ …
مرا ببخش ای دوست منﺑﯿﺨﺒﺮ بودم ﺍﺯ آﻧﮑﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺍتﮐﺎﺝ ﺑﻮﺩ
پروردگارمن ،پیچیده ترین ماجرای زندگیم تویی !
وقتی که به همین سادگی
عاشقت شدم …
وای از آن روز ک زخمِ تازه ترمیمِ دلت ب خاطره ای گیر کند...
می سوزد
باز می شود
خون می آید
و اگر برای بهبودش کاری از دستت بر نیاید قطعا عفونتش ت را خواهد کشت.
و من یک مُرده ی نبض دارم...
هیچ گاه...
لباس هایت را به سلیقه ی کسی که ماندنی نیست انتخاب نکن!
او می رود و لباس ها زار زار گریه می کنند ...
"هم به حالَت"
"هم به تَنَت"
کمترین مهربانی می تواند این باشد
که در انتهای شب.
برای آرامش یکدیگر
دعا کنیم…
عطیه چک نژادیان
زندگی عزیزم!!
امروزهم هرچقدکه دلت میخاهد سعی برمین زدنمان داشته باش.
ولی فراموش نکن ما ادم زمین خوردن نیستیم...
متن کیاناکریمی
تلاشت را، هیجانت، شادی و تمام انتظارت را که تمام حرف هایت، کارها و نگاهایت می بینند را در یک لحظه نابود می کنند.... با بی رحمی تمام این کار را می کنند....
*🖤 🖤 🖤☔️ 💜 🖤 🖤 🖤
بعضے ها هم درد هاشون ࢪو
مے نویسن داخل قلبشون 📖
با جوهࢪ اشکشون هم پاے \دࢪد نوشته\ ࢪو امضا مے کنن 💙
چه عجیب !)
لایق پرستش است
کسی مثل تو
که در این بی مهری ها
بی چشم داشت محبت میکند...
میگویند؛
حرف ها هم پا دارند
پاهای بزرگی که گاهی
روی دلی میگذارند
و جایشان برای همیشه
می مانند.
مراقب حرفهایمان با شیم
دل که رنجید از کسی
خرسند کردن مشکل است..
خودت باش،
نه تندیسی که دیگران می خواهند!
وقتی قالب فکر دیگران می شوی،
زیبا میشوی به چشمشان،
اما ،،
قبول کن..
تمام مجسمه ها شکستنی هستند،
در کمال زیبایی..
چقدر عبرت در عروسک هاست..!
و ما از عروسک کمتریم، آنها مرده بودند و زندگی میکردند ...
ما زندگی میکنیم و مرده ایم !
مطلق ترین حماقت من میدانی چه بود؟؟؟
صیغه ی حرمتت صرف استمرار هر ثانیه ی عمرم بود ، دلت را التزام دلم می دانستم ،،،
نقل آن فعل اخباری پروازت با دگری
ثابت کرد داشتنت بعید بود بس بعید ...
قلب های گرم و صمیمی
بزرگن..
کمیابن..
متفاوتن..
اما به اندازه نگفته هاشون ازهم دورن!
@behnooshvzh
سه کلمه را در زندگی ات جای ده که دارد منفعتی بی پایان: فکر و بینش و اخلاق
من قدم زدن در صبح زود و غروب را دوست دارم. اولی روزم را می سازد و دومی شبم را
به نام خداوند مهربانی
بیدار شو...
تلاش کن...
اما نگران روزگار نباش
خدایا
هم روز را تومیسازی
هم روزی و هم روزگار را...
خدایا
ازت ممنونم که نیمه پنهان مرا در روبرو ام قرار دادی
میدانم که میدانی چقدر خوشحالم
اونجایی که عاقل شدی
و آدما دیگه مثل قبل
نمیتونن ازت سواستفاده کنن،
بهت میگن:خیلی عوض شدی...
گفت:چرا دلت گرفته؟!
گفتم:نمیدونم
گفت:دل که بی خود نمی گیره!
گفتم:چرا!
دلی که بی صاحب باشه میگیره
خود و بی خود،
وقت و بی وقت ...
بالشت خودم را ترجیح میدهم،
چرا که شانه های امروزی مثل بالشت های مسافرخانه اند،
خوب میدانم سرهای زیادی را تکیه گاه بودند!
یک جایی میرسد که آدم دست به خودکشی میزند
نه اینکه یک تیغ بردارد رگش را بزند
نه
قید احساسش را میزند.
گاهی اوقات بی قانونی ؛
عجیب بیداد می کند در عاشقی ….
یکی دور می زند …
اما …. دیگری جریمه میشود
و تاوان میپردازد …
کاش آدم ناراحت شه..
دلش بگیره...
گریه کنه...
زجه بزنه..
ولى نَرسه روزى که مثل یه تیکه سنگ
بى تفاوت شه...
همیشه که قرار نیست وقتی یکی اومد تو زندگیت باهاش به مقصد برسی!
بعضیا میان تا بفهمی مسیری که میرفتی اشتباه بوده ...
مادر بزرگم آخرِ همه ی تلفن هایش میگفت:
کاری نداشتم که!
زنگ زده بودم صداتون را بشنوم
ما هم که جوان و جاهل،
چه می دانستیم صدا با دل ِ آدم
چه می کند...
به جهنم که نیستی!
مگر مغول ها یک قرن تمام حمله نکردند؟
مگر نگذشت؟!...
نبودن تو هم میگذرد...
بیاید به نسل های آینده مان قدر شناسی را یاد دهیم ،جهان سومی ها همان هایی هستند که قدر دان هیچ چیز نیستند 🖤
هرروز باید بوی زمین را با طعم زمزمه ی مادر افرینش ( خاک ) تجربه کرد.
حرمت عشق را در هر زمان پاس بدار همیشه عاشق باش که بی عشق متحرکی هستی بی روح؛ بهونه ای باش برای عاشق شدن ..
جسارت می خواهد!!
نزدیک شدن به افکار دختری
که روز ها مردانه با زندگی می جنگد
اما شب ها بالشش
از هق هق های دخترانه خیس است!!
میخواهم
امروز را
جور دیگری
آغاز کنم :
به نام خالقِ لبخند تُ ...مادر.
حق هر آنچه لازم باشد
را به تو خواهد آموخت
تنها لازم است که تو آمادگی کافی برای حضور خدا
در زندگی ات را داشته باشی
در هر ماجرایی به جای اینکه
بپرسید چرا من؟
سوال کنید:
چه درسی برای من داشت؟
یک وقت هایی باید از زندگی مرخصی بگیری. بروی برای خودت بچرخی زندگی کنی. باخودت مهربون باشی...
ما راه بهتری...
برای زندگی کردن بلد نیستیم
به خاطر حرف مردم حفظ آبرو می کنیم
رعناابراهیمی فرد (رعناابرا)
گاهى میان مردم در ازدحام شهر
غیر از تو هر چه هست فراموش مى کنم :)♥️
وقتی از همه بریدم وکسی را برای درد دل ندارم به آسمون چشمات نگاه می کنم اولین چشمک تو تمام غم هایم را آب می کند
کاش قبل از همه سراغ تو را می گرفتم....
من عاشقی را دیدم که روی شن های گرم ساحل با نام معشوق، عشق بازی می کرد.
گاه خوش خط و گاه کج و معوج!
از اوپرسیدم: نامت چیست؟
اما جوابم را نداد.او تنها یک نام را می دانست! نام معشوق...❤
خوشبختی واقعی رو کسی تجربه میکنه که بهترین دوستش مادرشه ...الهی خودم دورت بگردم نفسم ♥️💋
مرگ از تو مهربان تر است
که هر روز
به او نزدیک تر میشوم
اما تو ...
عشق سکه نیس دو رو داشته باشه...
عشق جسم نداره از بین بره..
عشق مقدسه...
روح داره..
حرمت داره...
نویسنده: vafa
گاهی از پیله تنهایی ات خارج شو...
شاید کسانی را اطرافت دیدی که منتظر پروانه شدنت هستند..
نویسنده: vafa
گاهی اوقات برای زندگی با خودت زمانت را خالی کن...
وقت گذراندن با خودت را یاد بگیر..
که اگر تنهایت گذاشتند..
بلد باشی زندگی کنی...
نویسنده: vafa
کاش بودی و میدیدی عشق جوانی من
که رسیدم به همه ارزو هایی که داشتیم
به غیر تا ابد بودنمون
بغض کبود آسمان ترکید،
و تو خوش شانس ترین ستاره ی دنباله دار شدی ...
در تولد یک سالگی ام به من گفتند ؛
یک بهار ، یک تابستان ، یک پاییز ، یک زمستان را دیده ای ، از این پس همه چیز این جهان تکراریست جز مهربانی...
پدر تو همیشه ناخواسته متهمی !
همیشه مقصری...
بخاطر سکوتت، مهربانیت ...
گذشتت، بی کینه بودنت ...
کمک نخواستنت، بی آزار بودنت !
و از همه بدتر اینکه ،
خوبی هایت، زود فراموش می شوند ...!
آدمارو به خاطر شروع رابطه های اشتباه سرزنش نکنین!
گاهی تنهایی انقدر عمیق میشه براشون که ؛
فقط میخوان یکی باشه، فقط باشه...