ادمها
نقطه کوچکی اند
که در اخر سطر گذاشته می شوند
ماشینها
قوطی های کنسرو سرگردانی
که در گوشه خیابان
این سو ان سو
پرت می شوند
از طبقه بیستم
باد
بیشتر دور گردنت می پیچد
با هرنفس
بو می کشی غروب را
لطفا
بیشتر
دوستم
داشته باش
تا
دستی بر شانه ام حس کنم
و از این تراس لعنتی
ادمها را مورچه ای ریزی نبینم
که به دنبال اب ودانه
به چشم نمی ایند
ZibaMatn.IR