100 متن کوتاه شیما رحمانی ۱۴۰۳ جدید 2025

متن های کوتاه درباره شیما رحمانی

100 متن کوتاه شیما رحمانی ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن شیما رحمانی برای اینستاگرام و بیو واتساپ

تلخم
اما،
تُو که فرهاد شوی؛
شیرینم
مطمئن باش که حتما؛
به دلت میشینم

تلخم اما تُو که فرهاد شوی
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

دستِ باران؛
شانه می زد گیسوانِ نازِ بید
بید لرزید،
عشق خندید،
...،
حادثه آمد پدید.

دستِ باران شانه می زد گیسوان
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

بویِ مویش هم ترازِ عطرِ سیب
درد بی درمان جان را او طبیب
شیما رحمانی

بویِ مویش هم ترازِ عطرِ سیب د
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

سایه را در بَر گرفتی تا رَهَم را گم کنم؟!
لعنتی، خورشید در چَشمِ تو غوغا می کند.
شیما رحمانی

سایه را در بَر گرفتی تا رَهَم
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

گلویِ اتفاق را فشردم؛
تقدیر ناله کرد!
شیما رحمانی

گلویِ اتفاق را فشردم تقدیر ن
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

قبلِ او؛ شاید مسلمان بودم و بعدِ او اما فقط، من یک منِ؛ خالی از هر نوع ایمان هستم
و آه از جنون.
شیما رحمانی

قبلِ او شاید مسلمان بودم و بع
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

جیر می کشد ستاره؛
در اندوهِ شب!

جیر می کشد ستاره در اندوهِ ش
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

پروانگی؛
قرعه یِ نامِ من بود
و
حریق؛
پایانِ این ماجرا.

پروانگی قرعه یِ نامِ من بود
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

رویا؛
تُرد بود و نازک
پرستو اما؛
سرِشتَش کوچ

رویا تُرد بود و نازک پرستو
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

گفتم؛
از شَرَرِ عشق بیمناکم
گفت؛
من، بارانم
بی وقفه میبارم بر باغچه یِ خشکِ اندوهت!

گفتم از شَرَرِ عشق بیمناکم
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

پایِ عشقَش می لنگید،
بهانه اَش بود؛
خرمایِ بر نخیل
و
دستی کوتاه!

پایِ عشقَش می لنگید بهانه اَ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

و شاید؛
در زِهدانِ عشقِ تو بارور شود،
نطفه یِ باورِ من

و شاید در زِهدانِ عشقِ تو با
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

اسبِ بَد رامی ست؛
دوست داشتنت!

اسبِ بَد رامی ست دوست داشتنت
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

کلامت؛
مُعجِزی بر باورِ احساسِ یک زن
شعری بخوان،
مومن به غزل هایت خواهم شد

کلامت مُعجِزی بر باورِ احسا
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

گوش هایم، مَخلَصِ قناری هایِ عاشق؛
وقتی که سینه یِ تو، نازبالشِ من است

گوش هایم مَخلَصِ قناری هایِ ع
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

و من؛
اگر شاعر بودم،
بند بندِ وجودت را؛
به قافیه و ردیف می کشیدم
آخ که؛
اگر شاعر بودم من ...

و من اگر شاعر بودم بند بند
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

آب بودند و خاک
سازشان ناکوک اما؛
گِل شدند.

آب بودند و خاک سازشان ناکوک ا
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

کاشف؛
نه نیوتُن بود
و
نه گالیله
کاشف کسی است که؛
عمقِ نگاهت را بکاود.

کاشف نه نیوتُن بود و نه گا
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

حتم دارم در این زمانه یِ قیرگون،
تُو؛
خورشید را به یکباره بلعیده ای که؛
این چنین می درخشند چشمانت !

حتم دارم در این زمانه یِ قیرگو
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

نبضِ باران را گرفتم
تا؛
نمیرد رازقی

نبضِ باران را گرفتم تا نمیر
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

تُو خودِ رویایِ عاشقانه ای
تُو طلوعِ بکرِ یک ترانه ای

تُو خودِ رویایِ عاشقانه ای تُ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

باز؛
دیدم مرگِ یک پنجره را
ناگَه از خواب پریدم؛
باران آمد.

باز دیدم مرگِ یک پنجره را ن
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

من همینم؛ یه آدمِ خسته
که یه روزی، به عشق دل بسته
منو دریاب؛
گرچه غمگینم
شاید این بار؛
به بار بنشینم

من همینم یه آدمِ خسته که یه
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

من؛ نَه از شَرَرِ آتش
که از؛ شُرشُرِ باران سوختم

من نَه از شَرَرِ آتش که از
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

باران حسود بود
و
ایوان؛ کَم طاقت
اطلسی دِق مرگ شد

باران حسود بود و ایوان کَم
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

نقشِ رویَش فِتاده در فنجان
بوفِ کوری که در کمینِ من است
ترس و وحشت گرفته نایِ مرا
شوربختی همیشه همنشینِ من است

نقشِ رویَش فِتاده در فنجان بو
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

و من؛ از دوده یِ خاکستر و آتش بودم
عشقِ تُو؛ پروازم داد
✍شیما رحمانی

و من از دوده یِ خاکستر و آتش
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

من؛ نَه آن سایه که می پنداشتی
انبساطِ آتشم؛ نورَم ببین ✍شیمارحمانی

من نَه آن سایه که می پنداشتی
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

من؛ نَه آن ظلمت که می پنداشتی
شعله هایِ سَرکِشَم؛ شورَم ببین!
✍شیمارحمانی

من نَه آن ظلمت که می پنداشتی
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

ظهرِ تَب کرده یِ مُرداد؛ عشق یا عاطفه رُخ داد!
آتشی شعله کشید و به تَنِ مُرده ای جان داد.
✍شیمارحمانی

ظهرِ تَب کرده یِ مُرداد عشق ی
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

بعدِ او؛ من با خودم هم دشمنم
بوته یِ هر عشق را از بَر کَنَم
عشقِ او؛ حالِ دلم بد کرده است
روزگارم را مردد کرده است
قابِ عکسی از پریشان حالی اَم
از جنونِ عشق دیگر خالی اَم
✍شیمارحمانی

بعدِ او من با خودم هم دشمنم
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

دست هایت؛ بویِ باران می دهند
چَشم هایت؛ هر گُلِ پژمرده را جان می دهند
باغچه؛ عطرآگین تَر شُد از وقتی که تُو؛
گُل کاشتی! ✍شیمارحمانی

دست هایت بویِ باران می دهند
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

گَرچه سوزاند بال هایم او
اما؛ مقصدَم پرواز است
آسمان هم؛ وسعتِ پرواز فراوان دارد
و من از؛ دوده یِ خاکسترِ خویش
رهِ پروازم هست. ✍شیمارحمانی

گَرچه سوزاند بال هایم او اما
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

عشق؛ بَندیِ هوا و هوس
رقصِ آتش به گِردِ قفس
تانگوی دو تَن؛ نَفَس به نَفَس شیمارحمانی

عشق بَندیِ هوا و هوس رقصِ آت
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

صبح؛ انبساطِ نورِ اُمید
از پَسِ پرده یِ آویخته به شَک و تردید
می دهد باز نوید
هور از راه رسید
باید از خواب پرید؛
خوابِ غفلت که تو را برده تا مرزِ فَنا! شیمارحمانی

صبح انبساطِ نورِ اُمید از پَ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

عشق و جولانِ هر چه هَوَس
رقصِ سایه به دورِ قفس
تانگویِ ما؛ نَفَس به نَفَس شیمارحمانی

عشق و جولانِ هر چه هَوَس رقصِ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

توکه باران باشی
من؛ چتر را به دار می آویزم
اگر که تو و فقط، تنها تو؛ باران باشی.
شیمارحمانی

توکه باران باشی من چتر را به
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

قناری؛ قفس بَس
و کرکس، به حُکمِ قفس؛ ابد و یک روز .
پ.ن: و چرا در قفسِ هیچ کسی کَرکَس نیست. شیمارحمانی

قناری قفس بَس و کرکس به حُک
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

رسمِ دلدادگی این بود؛ رهایم نکنی؟
یا؛
پس از آن بی خبری؛ باز صدایم نکنی؟!
شیمارحمانی

رسمِ دلدادگی این بود رهایم نک
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

سایه؛ وام دارِ پناهِ تو است.
معنیِ عشق هم؛ نگاهِ تو است.
شیمارحمانی

سایه وام دارِ پناهِ تو است
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

عشقِ تو؛ شَعشعه ای در ظلمت
خوبِ من؛ جَذبه فراوان داری
شیما رحمانی

عشقِ تو شَعشعه ای در ظلمت خو
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

من؛ نه ابرم که ببارم
نه کویرِ خشک و تشنه
پیچکم من
پیچکی که غرقِ رویا، مست و شیدا،
از تَنِ عشق؛ رفته بالا
✍شیما رحمانی

من نه ابرم که ببارم نه کویرِ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

توطئهِ شان قتلِ قاصدک بود؛ برف و بوران
باد اما؛ ناجیِ عاطفه شد.
✍شیمارحمانی

توطئهِ شان قتلِ قاصدک بود برف
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

و در آخر؛ پیله، حُکمِ عفو داد
وَه چه زیباست؛همآغوشیِ پروانه و شبنم بر گُل
✍شیمارحمانی

و در آخر پیله حُکمِ عفو داد
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

عاشقی کن، بیا منُ دریاب
گفته بودم به تو که تشنه اَم و؛
تشنه آب می خواهد ، نه وهم و سَراب!
✍شیما رحمانی

عاشقی کن بیا منُ دریاب گفته
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

گاه وصل است و گاه هجر
گاهشمارِ درد؛ از زایشگاه تا آرامگاه!
شیما رحمانی

گاه وصل است و گاه هجر گاهشمار
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

گاه وصل است و گاه هجر
گاه هایِ ممتدِ دردناکِ؛ از زایشگاه به آرامگاه!
شیما رحمانی

گاه وصل است و گاه هجر گاه های
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

و دیگر به آسمانت نخواهیم رسید
نه من و نه حتی چکاوک
و ابرها نیز؛ تا همیشه،
بر این سوگ خواهند گریست.
شیما رحمانی

و دیگر به آسمانت نخواهیم رسید
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

خوبِ من؛ دیگر دستم از آسمانت کوتاه شد
حتی؛ چکاوک هم برایِ همیشه مُرد
و ابرها نیز؛تا ابد خواهندگریست،بر این سوگ.
شیما رحمانی

خوبِ من دیگر دستم از آسمانت ک
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

یارایِ آمدنِ شان نیست؛
پاهائی که به عَمد، در کفش ها، جا مانده اَند!
شیما رحمانی

یارایِ آمدنِ شان نیست پاهائی
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

کفش هایش را دَمِ در گذاشت،
یکی عقب
یکی جلو
همیشه عادت داشت؛
پاهایش را در کفش ها، جا بگذارد!
شیما رحمانی

کفش هایش را دَمِ در گذاشت یک
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

آسمان؛ تب دار و باد هم؛ گشته خموش
آه از این بخلی که؛ می کُند ابرِ چموش
شیما رحمانی

آسمان تب دار و باد هم گشته خ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

نازِ باران را کشیدم، بلکه چشمم تَر شود
بغضِ بی گریه علاجش؛ آشتی با ابرهاست.
شیما رحمانی

نازِ باران را کشیدم بلکه چشمم
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

حادثه؛ لبخندِ مغرورِ تو بود
آن که؛ جانم را گرفت و پس نداد!
شیما رحمانی

حادثه لبخندِ مغرورِ تو بود آ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

قدم می زدند در کوچه هایِ دنجِ اشعار،
به هنگامه ی همآغوشی انگشت ها؛
تو را به خاطرِ دوست داشتن، دوست می دارم! شیمارحمانی

قدم می زدند در کوچه هایِ دنجِ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

با نگاهش شانه زد مویِ غزل هایِ مرا
لعنتی؛ آمد که شورِ شعر چشمم تَر کند
شیما رحمانی

با نگاهش شانه زد مویِ غزل هایِ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

من و تو؛ آن اتفاقِ نباید
که به ناگَه؛ هر دو افتادیم
شیما رحمانی

من و تو آن اتفاقِ نباید که ب
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

من اگر مَه، تو مَه شیدی
سایه اَم من، تویی که خورشیدی
شیما رحمانی

من اگر مَه تو مَه شیدی سایه
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

شهر؛ باردارِ غمی جانسوز
کوچه؛ داغدارِ قدم هایِ شاید یک روز!
و خانه؛ خانه هم عجیب در حسرتِ دیروز است.
آه از این سایه یِ غارتگرِ هر روز؛ زمان
آه از این داغِ جگرسوز؛ زمان شیمارحمانی

شهر باردارِ غمی جانسوز کوچه
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

چه کسی می داند تیک تاکِ ساعت؛
ما را به کدامین لحظات وعده می دهد؟!
قربت یا غربت؟ شیما رحمانی

چه کسی می داند تیک تاکِ ساعت
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

گفت؛ چَشمانِ تو ایمانِ من است
لیک؛ ایمانش به مویی بند بود!
شیما رحمانی

گفت چَشمانِ تو ایمانِ من است
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

بویِ مویَش هم ترازِ عطرِ سیب
دردِ بی درمانِ جان را او طبیب
شیما رحمانی

بویِ مویَش هم ترازِ عطرِ سیب
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

سایه را کردی بغل تا من رَهَم را گم کنم؟!
بهترینم، مِهر در چَشمِ تو غوغا می کند.
شیما رحمانی

سایه را کردی بغل تا من رَهَم ر
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

تا که داد دستم؛ سیبِ هوس
گاز زدم، کرمو بود
شیما رحمانی

تا که داد دستم سیبِ هوس گاز
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

آدمک هوا پَسِ
آدمک هر چی دلِ تو قفسِ
آدمک دِلا میخوان عاشق بشن
اما عقلامون میگن دیگه بَسِ
آدمک زخمِ زیادِ رو تَن ها؛
لاجرم همه مونُ کرده تنها
شیمارحمانی

آدمک هوا پَسِ آدمک هر چی دلِ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

بهار را دوست می دارم
ولی گیلاس را؛ بیشتر
و عشق را پاس می دارم
ولی احساس را؛ بیشتر شیما رحمانی

بهار را دوست می دارم ولی گیلا
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

شکست بغضِ قاصدک
بالا آورد آرزوها را؛ گلویِ باد.
شیما رحمانی

شکست بغضِ قاصدک بالا آورد آرز
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

چشم هایم نَه؛
اما؛ دلِ من کور بود
چون گمان کردم؛ او،شب چراغم می شود!
شیما رحمانی

چشم هایم نَه اما دلِ من کور
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

صبح؛ ردپایِ اطلسی بر بِسترم
آه؛ یادم آمد؛ یک نفر،یک روز، جایی،
گفته بود؛ دردها و غصه هایت را؛
به جانم می خرم!
شیما رحمانی

صبح ردپایِ اطلسی بر بِسترم آ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

خانه را رُفتم
ایوان را نیز
باد آمد؛
آن را هم رُفتم
اما هنوز؛
تکه ای از یادهایِ نباید
در گوشه ای از ایوانِ خیالم
جا خوش کرده!
بی شک روزی نیز؛
آن ها را هم خواهم رُفت.
شیما رحمانی

خانه را رُفتم ایوان را نیز ب
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

پنجره نالید و کوچه در تردید و
ابر هم بارید و معرکه برپا شد!
شیما رحمانی

پنجره نالید و کوچه در تردید و
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

و تو در عصرِ خرچنگ هایِ مردابی؛
شکوهِ نیلوفرانه ای.
شیما رحمانی

و تو در عصرِ خرچنگ هایِ مردابی
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

پرنده؛ ناله هایش را زِ گوشِ ابر پنهان کرد
ولی؛ باران حواسش بود
و غم؛ در شهرِ بی دردان شده سِیلان!
شیما رحمانی

پرنده ناله هایش را زِ گوشِ اب
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

پاگُشایِ سپیده دمان است؛ شورِ نگاهت!
شیما رحمانی

پاگُشایِ سپیده دمان است شورِ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

تا قطارش دیدم از دور
فکر کردم مقصد همین است!
تف به هر فکری که بیخود؛
مغز ِِ من را در کمین است
شیما رحمانی

تا قطارش دیدم از دور فکر کردم
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

جیغ زد عقربه یِ گیجِ زمان؛
جاده باریک و سفر نزدیک است
بایَدَت رفت از این شهری که؛
همه اَش وسوسه ای تاریک است
شیما رحمانی

جیغ زد عقربه یِ گیجِ زمان جا
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

جیغ زد عقربه یِ گیجِ زمان؛
جاده باریک و سفر نزدیک است
رخت باید بست از شهری که
مِهرَش عصیانکده ای تاریک است
شیما رحمانی

جیغ زد عقربه یِ گیجِ زمان جا
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

آمدی جانم به قربانت
ولی؛ آنقدررررر دیر
که؛ آرزوهایم تماماً دوددد شد، نابود شد.
شیما رحمانی

آمدی جانم به قربانت ولی آنقد
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

تو نباشی، شعرهایم بی کَس است
هر چه گویم، مهملاتی بیش نیست
شورِ شعرم از تو می گیرد نشان
پس بتابان نورِ خود را بی امان
شیما رحمانی

تو نباشی شعرهایم بی کَس است
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

تو که باشی بغضِ شب معنا نداره
قاصدک؛ خبرهایِ خوب رو بَرام یکجا میاره.
شیما رحمانی

تو که باشی بغضِ شب معنا نداره
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

تا نهادم سر به رویِ شانه ی عشقش
داد زد مادر؛ لنگ ظهر شد، برخیز دیگر!
شیما رحمانی

تا نهادم سر به رویِ شانه ی عشق
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

گفتی که می خواهم تو را
گفتی و تو زیرَش زدی
یک روز معشوقه ت بُدَم
یک روزِ دیگر، دیگری!
یک روز ابرِ بارشی
یک روز چترِ خواهشی
جانِ دلم آخر بگو
مستی تو یا مجنون وشی؟!
شیما رحمانی

گفتی که می خواهم تو را گفتی و
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

تو جانم را بغل کردی
و درد از جسم ِ من پَر زد
عجب شوری به پا کردی
سراسر شعرِ نابی که!
شیما رحمانی

تو جانم را بغل کردی و درد از
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

و چه فرقی می کرد؛ واژه در چَشمِ تو باشد
یا؛ نگاهِ پنجره؟!
آن دَمی که؛ کوچه شعرِ بی کسی بود.
شیما رحمانی

و چه فرقی می کرد واژه در چَشم
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

دستِ رد بر سینه یِ عشقش! زدم
تا که بداند؛ عشقبازی، بازیِ تَن نیست
تا جانَش نخواند.
شیما رحمانی

دستِ رد بر سینه یِ عشقش زدم
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

مثلِ آن شعبده بازم که؛کلاهش سوراخ
خرگوش؛ جَسته در دشت و دَمَن
و همه حضار؛ به ریشِ پدرش می خندند!
شیما رحمانی

مثلِ آن شعبده بازم کهکلاهش سو
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

ای تنِ تو معبدِ هر ترانه ای
با من از ایوانِ نگاهت شعر بخوان
شیما رحمانی

ای تنِ تو معبدِ هر ترانه ای ب
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

تا که داد دستم؛ سیبِ هوس
گاز زدم؛ کِرمو بود!
شیما رحمانی

تا که داد دستم سیبِ هوس گاز
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

صبحِ من خیر شود وقتی که؛ تو سلامت باشی
پس صدایِ نَفَسِ نابت را؛ بِدَمان در گوشم
تا که عشقت اِی جان؛ بِبَرَد از هوشم.
شیما رحمانی

صبحِ من خیر شود وقتی که تو سل
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

نسترن بیگانه شد با دردِ من
من خطاهایش ندیده رد شدم
عاقبت چیزی که از این عشق ماند
این منم که کاملا مرتد شدم
شیمارحمانی

نسترن بیگانه شد با دردِ من من
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

باز هم، بویِ پاییز
باز، آبانِ غم انگیز
شده از جای جایِ جانِ من سَر ریز
آه ای ناجی؛ مرگ
جامِ شیرینت را در خُمِ جانم ریز
شیما رحمانی

باز هم بویِ پاییز باز آبانِ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

در دهانم شعر، جانم در قفس
زخم هایِ پیکرم؛ سود از هوس
شیما رحمانی

در دهانم شعر جانم در قفس زخم
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

در دهانم باز، در گوشم قفس
زخم هایِ جانِ من؛ سود از هوس
(باز: پرنده ی شکاری. سود: نتیجه)
شیما رحمانی

در دهانم باز در گوشم قفس زخم
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

مستِ بویِ عشقِ قلابی شدم
تا در آخر مرده ای ماند از تنم
تو دگر از عاشقی اَت دم نزن!
که تماما مرثیه و ماتم اَم
ردِ چشمم را بگیر و تو ببین
این منم یا اینکه تندیسِ غمم؟!
شیما رحمانی

مستِ بویِ عشقِ قلابی شدم تا د
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

عشقِ ممنوعه جگر را خون کند
آدمِ عاقل؛ خُل و مجنون کند
هر سخن را که زبانش قاصر است؛
چشمِ عاشق لاجرم بیرون کند!
شیما رحمانی

عشقِ ممنوعه جگر را خون کند آد
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

بی قراری اوجِ اوجِ عاشقی ست
هر دو مشتِ عاشقِ مغرور را؛
چَشمانِ او وا می کند!
شیما رحمانی

بی قراری اوجِ اوجِ عاشقی ست ه
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

پنجره رنگَش پریده،
پرده هم؛ چون بیدِ مجنون
حتم دارم؛ ماهِ امشب، قصه یِ لیلی شنیده!
شیمارحمانی

پنجره رنگَش پریده پرده هم چ
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

و بی مِهرترین مِهرِ تقویم؛ جانم را تا همیشه از من سِتاند.(غروبِ غمبارِ دهمین روز از مهرماهِ نامهربانِ یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی)
برایِ تمامِ وجودم(بابا) . شیمارحمانی

و بی مِهرترین مِهرِ تقویم جان
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

جاده آن دَم که تو را از من ربود
جانِ زندگی زِ جسمم پَر گشود
(برایِ پدرِ آسمانی اَم)(شیما رحمانی)

جاده آن دَم که تو را از من ربو
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن

کارِ چشمم از تبسم ها گذشت
در نگاهم، ابرهایِ سَرکش است
بعدِ تو، هر ثانیه یک سال شد
حالِ دل چون اسبِ بی افسار شد
(برایِ بابایِ عزیزم؛ عزیزِ خدا)(شیما رحمانی)

کارِ چشمم از تبسم ها گذشت در
ارسال شده توسط هذیان هایِ یک دیوانه(شیمارحمانی)
لینک متن
ارسال متن