100 متن کوتاه انتظار ۱۴۰۳ جدید 2025
متن های کوتاه درباره انتظار
100 متن کوتاه انتظار ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن انتظار برای اینستاگرام و بیو واتساپ
دیوان چشمانت عجیب مرا دیوانه میکند ، چه خوش دیوانیست مقصودش خوش باد...
صبورانه در انتظار زمان بمان ؛
هر چیز در زمان خودش رخ میدهد ...
باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند ،
درختان خارج از فصل خود
میوه نمیدهند ...!
پنجشنبه است و هنوز منتظر، چشمهایم را انتظار شسته است مانده ام که اگر بیایی تو را نمیبینم چه کنم! یافتم تو فقط بیا، من با تنفس کردنت انتظار را میمیرانم و وای اگر دست نوازش بکشی، من شفا می یابم...
چرا عطش می گذارد
دلم را
در انتطاری مات؟
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)
تو هیچ وقت نبودی؛
حتّی در دلِ آن شب ها،
که تا قلبِ سپیده،
به مِهرِ دیدارت،
ستاره شمردم!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)
هر صبح یک روز جدید در انتظار ماست ؛ انسانها میگویند که اگر خوش شانس باشی بهتر است ، اما من ترجیح میدهم که هوشیار باشم، چرا که وقتی شانس به سراغم بیاید از دستش نخواهم داد ...
از فشردن
دست های گرم تابستانی تو و
دست های زمستانی من
چه پاییز های انتظار گذشت و گذشت
تا شکوفه های بهاری معتدل
من و تو
بر آمدند
آنکه میرود فقط میرود
و آنکه میماند درد می کشد
غصه میخورد
بغض می کند
اشک می ریزد
و تمام این ها
روحش را به آتش میکشد
و در انتظار بازگشت کسی که
هرگزباز نخواهد گشت
آرام آرام خاکستر میشود
تنها یک برگ مانده بود ...
درخت گفت : منتظرت میمانم !
برگ گفت : تا بهار خداحافظ !
بهار شد ولی درخت میان آن همه برگ دوستش را فراموش کرده بود ...
تو را می جویم فراتر از انتظار
فراتر از خودِ خویشتنم
و آنچنان دوستت دارم
که نمی دانم
کدامیک از ما غایب است ...
تو نه دوری تا انتظارت کشم
و نه نزدیکی تا دیدارت کنم
نه از آن منی تا قلبم آرام گیرد
و نه من محروم از توام تا فراموشت کنم!
تو در میانهی همه چیزی ...
بر پنجرهام بخار تو میچسبد
صبحانه در انتظار تو میچسبد
قوری و سماور و دو فنجان با عشق
چایی چقدر کنار تو میچسبد
به آدمى که شما را معلق نگه میدارد،
نمیتوان دل خوش کرد ... باید فرار کرد از این نسل آدمها ...
اینها شما را به جهنمِ انتظار عادت میدهند؛
تا در بهشتِ خودشان
با خیالِ راحت زندگى کنند ..
ای بودنت همه شوق ...
بپیچ بر من
بپیچ بر قامت صدساله غم
که دگر ...
انتظار بی معنی ست ...
رعنا ابراهیمی فرد
شده ام با تو یکی جان و دو صورت
تو بگو که جان جانی که مرا کجا کشانی
نشسته بی قراری در دلِ من!
هوای انتظاری در دلِ من!
تمامِ من، از احساسِ تو شد شاد؛
تمامِ توست جاری در دلِ من!
زهرا حکیمی بافقی،
کتاب دل گویه های بانوی احساس.
عشق، یک ساعت شکسته است؛که هیچ گاه نمی داند، زمان کجا می رود، اما همیشه در انتظار می ماند...
....
....فیروزه سمیعی
پنجشنبه است
و عطر خواستنت
دوباره گیج می کند ثانیه های بیقرار را ...
.
تو کجای جهان منی
ای نزدیک ترین دور !
که من سالهاست
پنجشنبه را به انتظار نشسته ام
و سهم چشمانم همیشه بی خبریست
.
من در هرلحظه از شبانه روز
انتظار ضمیری را می کشم
که از آن من نیست ،..
و قطعا در این لحظه
که درمی یابی جز او کسی را نداری،
آسمان بی رنگ تر از همیشه جلوه می کند.
میگم کاسه ای زیر نیم کاسه است !
می دونی ؟
سن مون بالا میره ولی همون آدم احمق قبلی هستیم ...
انتظار سخت است
فراموش کردن هم سخت است... اما اینکه ندانی باید انتظار بکشی یا فراموش کنی
از همه سخت تر است...
افکار تبخیر می شود
کارگردان
میزان سِن را
با هیجان می چیند
ازکات خبری نیست
دوربین روی ما زوم شده
سناریو را کشورهمسایه ترتیب داده
ما فقط بازی می کنیم
وجشنواره درانتظار اِکران
روز شماری می کند
هر صبح
خوش رنگ ترین لباس عشق را
بر تن واژه های عریان می کنم
و به انتظار طلوع چشم هایت می نشینم
تا زیباترین سروده هایم را
از لحن نگاه تو بخوانم
مجید رفیع زاد
وقتی قهوه میخوری از تلخیش لذت میبری اما وقتی بادوم میخوری اگه تلخ باشه میندازیش!چون از بادوم انتظار تلخی نداری!
بحث، بحث انتظاره همین ...
درد آن است ک میبینی ، این کوچه بن بست است..
منتظر می مانی شاید زمین لرزه ای در راه باشد..
نویسنده المیرا پناهی درین کبود
بدترین قسمت زندگی انتظار کشیدن است ،
و بهترین قسمت زندگی داشتن کسی است که ارزش انتظار کشیدن را داشته باشد !
آن شب که تو در کنار مایی روزست
و آن روز که با تو می رود نوروزست
دی رفت و به انتظار فردا منشین
دریاب که حاصل حیات امروزست
لبخند بزن
بدون انتظار پاسخی از دنیا
بدان روزی دنیا
آنقدر شرمنده می شود
که به جای پاسخ لبخند
با تمام سازهایت می رقصد
از کدام قطار جهان جا مانده ام
مدام فکر می کنم
یکی
توی یک ایستگاه دور افتاده
گل بدست
به انتظار من نشسته است!
صبح تو را در فروشگاه دیدم ؛ هلو و زردآلو سوا میکردی ، گفتی برای یک مهمان است
تمام روز در انتظار زنگ تلفن بودم ...
عمر ، مانند سوختن یک شمع به پایان میرسد و ما همچنان در انتظار کسی هستیم که درکمان کند ...
یک عمر در انتظارِ کسی هستی که درکت کند و تو را همانگونه که هستی بپذیرد و عاقبت درمییابی که او از همان آغاز خودت بودهای ...
آیا ما سزاوار بودیم
تمام خیابان را در باران برویم
و در انتهای خیابان کسی در انتظار ما نباشد؟
انتظارمان روزی به پایان خواهد رسید و در آن روز مرا به بهشت نیازی نیست ، زیرا تو بهشت جاودانه منی
و خداوند
عشق و انتظار را با هم آفرید...
این را من خوب می دانم!
منی که از انتظار تو
به عشق رسیدم....
کمی آرام تر فرو ریز . آنکه می دید و رفت می دانست و رفت ، کنار انتظارش دریچه نباش ، عادت باش برای هرگز نبودنش .
عجب شب غمگینی
جسم و ذهنم دو قطب همنام شدند
نوار قلب صدا، پیام آور تسلیت است
تمام اتاق در انتظار پایان
یک مشاعره پلک میزنند
ذهن و ته سیگار من انتهای این نگاهند
بار دیگر انتظار بانگ زیبای اذان
بار دیگر خلوت دل با خدای مهربان
بستن چشم و دل و ذهن و زبانت بر گناه
روزه داری، یاریِ افتادگان ناتوان
در ژرفای درونم
نی لبکی محزون هست
هر سال پاییز ،که می آید آن را بر لبش می نهد
باد در هم می پیچد و چشم تنهایی خیس
می شود ....
و انتظارم فرو می ریزد
و حیاط شعرم آکنده می شود از برگ درخت ....
جهان از دوری گل بی قرار است
ز عطرت جمعه هایم خوشگوار است
خدا داند که چشم هر شکوفه
پر از اشک بهار انتظار است
حجت اله حبیبی
شب یلدا به چه چیزی
به چه کسی باید فکر کنم ؟!
به غیر از تو یاد چه کسی باشم ؟!
وقتی زندگی عطر خود را با تمام
فصل ها پراکنده می کند تا مست
تو شوم !!
چه انتظاری از سرما باید داشت
دلم از دوریت در اضطراب است
شکسته بال وپر، در این حجاب است
بیا ای مونس چشم انتظاران
که دنیا بی تو دائم در سراب است
حجت اله حبیبی
در انتظار تو هستم
همانند یک روزه دار در انتظار اذان !
و \دوستت دارم\ بیشتر از اولین جرعه آب هنگام افطار !
از دست هیچکس کاری ساخته نیست..
وقتی دلت بارانی باشد..
وقتی انتظارش را میکشی..
وقتی ثانیه ها سالها طول میکشند در فراغ..
از دست هیچکس کاری ساخته نیست:)
به اشک چشم آبیاری کرده ام
مزرعه ی انتظار را...
♡
وعده ی دیدارت را،
--درو کن!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
بزرگ ترین خیانتی که می توانی در حق کسی بکنی
این است که او را در یک امیدِ نشدنی و محال
حبس اش کنی و بگذاری انتظار بکشد
شب ها که میشود دلم همانند آسمان شب ، تاریک می شود دلتنگی های من خودشان را نمایان میکنند ، زیباست تکرار داستانی از جنس انتظار و بغض و گریه....
[برای امام زمان(عج)]
کوچه های شهر؛
پیر شده اند و،
صبرشان سر آمده ست!
***
به انتظارِ عالمی؛
-- معنا بده!
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
یک جفت پرنده ی عاشق
کنار پنجره ای در خیابان
کز کرده اند در سکوت رنگارنگ پائیز
خنک هوایی ست که می وزد
و خیابانی که انتظار تو را می کشد
رعنا ابراهیمی فرد
مثل باران رگباری که نمی گوید کی؟؟
بی خبر؛ سر زده از راه برس
مرا از این غمکده ببر
به او بگویید نشسته ام به انتظار
اما این بار دیوانه وار تر
همچون لبان ، ترک خورده هامون ...
همچون درختان سپید در انتظار آفتاب ...
در انتظار تو ام
بیا از نو سبز شویم ...
در آغوش می گیرم
ساعت بی تو بودن را
عقربه هایی که
دلتنگی را نشان من می دهند
و جای تو همیشه خالی است
برای شنیدن آهنگ انتظار
که ثانیه شمار
برایم می نوازد
مجید رفیع زاد
هوای نبودنت
همیشه سرد است
حتی عصر تابستان ؛
میان کوچه های عشق
جای قدم هایت خالی است
بودنت به قلبم
همیشه چنگ می زند
بیا که بیش از این مرا
طاقت انتظار نیست
مجید رفیع زاد
پنجره؛
آبستنِ انتظار
و کوچه؛
پا به ماهِ آمدن!
و کسی در انتظار
جان داد
شاید
کمی گریه
گنجشکی را از تشنگی می رهاند .
حجت اله حبیبی
در انتظاری شیرین
شوق وصالت
همچون کبوتری از بام قلبم پر کشید
ای کاش انتظارمان
پایان خوشی داشت
تا به دور از هیاهوی فراق
لذت آغوش را
به دست هایمان هدیه می دادیم
مجید رفیع زاد
جمعه شماری های ما
تمامی ندارد تا بیایی...
✨💚اللهم عجل الوییک الفرج✨💚
زهره دهقانی
(شادی)
چشمی به انتظار
در قابِ پنجره،
چشمی پُر از غبار
در باغِ خاطره،
اینک هجومِ زهر
در تلخِ حنجره،
تسلیم گریه شد
چشمی که انتظار.
اُردیبهشت هم آمد
آرام بیصدا
مثلِ برفِ زمستان
که باریدُ به انتظارِ
تو بودمو نیامدی.
آگرین یوسفی
مانده ام منتظرت بر سر ان چار رهی
که دلم را بردی
تا که شاید بیایی پسش اری
دیووانه دلم را...
امین غلامی (شاعر کوچک)
ایدی اینستا (amingh68)
مارا زِ دوریت جگر سوز می کشد.. .
شامیست در دُرون فراقِ روز می کشد
فانوس به ساحل در انتظارِ کی نشست
کشتی شکسته را به سویِ نور می کشد
میرزا آرش خزاعی
به وسوسه ی دیدار
پنجره را به دیوار اطاقم نقاشی کردم....
آنقدر صبر کردم
تا قامت دیوارم تَرک خورد...
دلِ پنجره به آرزو شکست.
اطاقم کور شد و
تو نیامدی.
✍️ آدل آبادانی